کتاب دیداری شگفت با عطار نیشابوری (سفرهای پرماجرای داری و ناری)
- انتشارات : نخستین
- تگ : سفرهای پرماجرای داری و ناری
محصولات مرتبط
کتاب دیداری شگفت با عطار نیشابوری نوشته ی ابوالقاسم فیض آبادی توسط نشر نخستین به چاپ رسیده است.
کتاب جلد 7 از مجموعه ی " سفرهای پرماجرای داری و ناری " است. در این جلد این خواهر و برادر به دیدار عطار نیشابوری می روند. " شیخ فرید الدین عطّار نیشابوری " از شاعران بسیار مشهور ایران در قرن ششم هجری است. او در روستای کدکن یا شادیاخ از توابع نیشابور به دنیا آمد. پدر او در شهر شادیاخ، عطار یا دارو فروش ماهری بوده است. عطار نیز پزشک بود و در شهر نیشابور داروخانه (عطاری) داشته و با شغل خود به مردم خدمت می کرده، آرامگاه او در نیشابور است. اما بیشتر شهرت عطار از آثار ادبی و اشعار اوست. از شیخ عطار هفت کتاب شعر موجود است و از همه معروف تر سه کتاب است که نام آن ها " منطق الطیر "، " مصیبت نامه " و " الاهی نامه " است. تصاویر کتاب را میثم خانکشلو به تصویر کشیده است.
" ناری "و " داری " خواهر و برادر نوجوانی هستند که برای دیدار مادربزرگ شان به روستای " ظریف آباد " جایی نزدیک " سبزوار " می روند. آن ها در زیر زمین خانه ی مادربزرگ شان صندوقچه ای قدیمی با وسایل قدیمی و کهنه پیدا می کنند. یکی از وسایل صندوقچه کتابی قدیمی است که سرگذشت دانشمندان و مشاهیر ایرانی را بازگو می کند. در حاشیه ی کتاب دست خط هایی از افرادی وجود دارد که به وسیله ی کتاب به زمان آن دانشمندان و مشاهیر سفر کرده اند و با آن ها آشنا شده و صحبت کرده اند. داری و ناری از فهمیدن این مسئله متعجب می شوند و سعی می کنند تا آن ها نیز به این سفرهای خیال انگیز بروند. در هر جلد از این مجموعه کودکان و نوجوانان با یکی از دانشمندان و مشاهیر ایران زمین، سرگذشت، زندگی، خدمات مهم آنان و دورانی که در آن زندگی می کرده اند، آشنا می شوند.
برشی از متن کتاب
دیدار با مولوی و پدرش بچه ها با تعجب به هم نگاه کردند. داری گفت: «معلوم است که در زمان ملاقات مولوی و پدرش با عطار رسیده ایم.» پیرمردی مهربانانه گفت: «من هم از این دیدار بسیار خرسندم. بدا بر ما که زمامداران مان این دشمن خونخوار را دست کم گرفته اند و توش و توان خود را کاملا در دفاع از این سرزمین نگذاشته اند. سال های آخر عمرم غیر از کارهای مکتوب، زیارت دوستان از راه دور و نزدیک است که شور و شعف را افزون می کند.» و در ادامه پرسید: «خوب پسرجان چند سالت است و به چه مشغولی؟» صدایی کودکانه پاسخ داد: «از محضر پدرم بهره مندم و در جوار ایشان به کسب علم و فلسفه مشغولم.» -آفرین بر تو. مدتی گذشت و صدای مهمانان آمد که خداحافظی کردند. پرده ی اتاق کنار رفت و نخست کودکی پا به حیاط گذاشت و سپس مردی در پی او خارج شد. بعد پیرمردی کتاب به دست از اتاق بیرون آمد. بچه ها باورشان نمی شد . چهره ی پیرمرد آخری چقدرشبیه کسی بود که در آرامگاه عطار دیده بودند. پیرمرد کودک را صدا زد: «محمد جان، جلال الدین! این کتاب مثنوی اسرار نامه را به تو پیشکش می کنم. امیدوارم در راهی که می روی، سعادت و نیک بختی نصیبت شود.» سپس رو به پدر محمد کرد و گفت: «آینده ی درخشانی را برای او می بینم. زود باشد که از نفس گرم، آتش در سوختگان عالم زند.» کودک، شاد از هدیه ای که گرفته بود، وقت خروج از جلو بچه ها رد شد و خندان سلامی کرد و قبل از اینکه پاسخی بگیرد از در خارج شد. مهمانان رفتندو عطار در بازگشت متوجه بچه ها شد. آن ها سلام کردند و شیخ با لبخندی به سمت آن ها آمد و علیک گفت و آرام دستی به سرشان کشید. درای آماده شده بود از حکیم بپرسد، شما همان پیرمردی نیستید که در آرامگاه دیدیم که فکر کرد صحبت از آرامگاه و مرگ کار درستی نیست. حکیم بچه ها را به اتاق دعوت کرد. آن ها وارد اتاق شدند. وسط اتاق یک کرسی با رواندازی زیبا به چشم می خورد و در کنار آن چند جلد کتاب و نوشته روی هم گذاشته شده بود. حکیم رفت و کنار کرسی نشست. در گوشه دیگر اتاق کنار خاکسترهای اجاقی خاموش، ظرفی بود که بخار ملایمی از آن بیرون می آمد. استاد دو پیاله سفالی به رنگ لاجوردی برداشت و به سمت اجاق رفت و از آن چه در ظرف بود، دو پیاله پر کرد و جلو بچه ها گذاشت و گفت: «حتما از راه دوری آمده اید. نوش جان کنید تا گرم شوید و خستگی راه از تن بیرون کنید.» بچه ها تشکر کردند. ناری پرسید: «این نوشیدنی چیست؟» عطار لبخندی زد و گفت: «این دمنوشی است که از چند گیاه تهیه شده، از گل گاوزبان تا نعناء» ناری آهسته زیر گوش داری گفت: «اگر عینک ذره بینی بر چشم داشت، همان پیرمرد آرامگاه می شد.» حکیم با خوشرویی پرسید: «شما که از همراهان حکیم بهاءالدین نبودید؟» داری گفت: «خیر استاد ما خود مسافری از زمان خیلی دور هستیم.» ...
نویسنده
" ابوالقاسم فیض آبادی " در سال 1333 در تهران به دنیا آمد. دوران کودکیاش را در محله ی نظام آباد گذراند. و دوران نوجوانی و دورهی دبیرستان را در نارمک طی کرد. او در سال 55 در رشته ی ریاضیات کاربردی از مدرسه عالی ریاضیات و مدیریت اقتصادی کرج فارغالتحصیل شد. نزدیک به چهل سال است در ارتباط با کتاب؛ اعم از آماده سازی، تولید و نشر همکاری می کند. از سال 73 با عنوان نشر نخستین به جرگهی ناشرین کتاب پیوست و در زمینهی کتابهای عمومی و کودک و نوجوان به کار خود ادامه داد. سال 1390 اولین قصهاش را نوشت. قصهی " آرش کمانگیر " که روایتی از دوران کودکی آرش است. همچنین مجموعهای با عنوان " سفرهای پرماجرای داری و ناری " در قالب داستان تخیلی نوشته است. این مجموعه برای آشنایی کودکان و نوجوانان با اندیشمندان و مشاهیر ایران است، و در 20 جلد تاکنون چاپ و منتشر شده است. از دیگر آثار او می توان به " تبر زین نادر " ، " قصه در قصه " ، " قصههای خانوم بزرگ از چله کوچیک تا چله بزرگ " اشاره کرد.
- عارف شیرین سخن
- سفرهای پرماجرای داری و ناری
- نویسنده: ابوالقاسم فیض آبادی
- تصویرگر: میثم خانکشلو
- انتشارات: نخستین
نظرات کاربران درباره کتاب دیداری شگفت با عطار نیشابوری (سفرهای پرماجرای داری و ناری)
دیدگاه کاربران