کتاب زنانی که تاریخ را ساختند | نشر ناریا

کتاب زنانی که تاریخ را ساختند از نشر ناریا

کتاب "زنانی که تاریخ را ساختند"از دسته کتاب های مشاهیر روایتگر سرنوشت اشخاصی شناخته شده و معروف می باشد که برای مطالعه ی مخاطب کودک و نوجوان به رشته ی تحریر درآمده است.

از گذشته های دور تاکنون، همواره تبعیض های زیادی میان زنان و مردان حاکم است؛ تبعیض هایی که سعی در برتری جلوه دادن آقایان نسبت به خانم ها دارند. اما علی رغم وجود این موضوع و نیز تمامی موانع بر سرراه زنان، آن ها هیچ گاه دست از تلاش برای تحقق اهداف والای خود برنداشته اند. بانوان قوی و نیرومند، با عزمی راسخ و بدون توجه به عرف جامعه و برچسب هایی که جنس مخالف و قوانین بر آن ها می زنند، به دنبال تحقق آرزوهای خود و برقراری عدالت حقیقی بوده و هستند.

این کتاب به معرفی و تشریح زندگی برخی از این زنان تاریخ ساز جهان می پردازد؛ زنانی که با نوع عملکرد خویش، تغییرات بزرگی را ایجاد کرده و برای همیشه نام و یادشان، در تاریخ ثبت شده است.

به عنوان مثال در صفحات آغازین کتاب، با زنی افریقایی-امریکایی آشنا می‌شویم. زنی که به عنوان برده در "مریلند" دیده به جهان می‌گشاید و توسط مالکان خود، "آرمیتتا رز" نام‌گذاری می‌شود. او و خانواده‌اش و همچنین سایر سیاه‌پوستان، موظف به تبعیت از قوانین برده‌داری هستند. قوانینی ناعادلانه که آن‌ها را مجبور به انجام کارهای سخت و بدون دستمزد ،در مزارع مالکان‌شان می‌کند.

آرمیتتا، از همان دوران جوانی، آرزوی رسیدن به آزادی و داشتن زندگی مستقل را در سر می‌پرورانَد. از همین روی، هیچ‌گاه از قوانین اطاعت نمی‌کند و به دنبال راهی برای رهایی از وضعیت اسفناک خود می‌باشد. در همین راستا، از خانواده‌اش درخواست می‌نماید که همراه با او به سوی شمال امریکا فرار کنند. ولی آن‌ها از ترس دستگیری، تن به این کار نمی‌دهند. بنابراین، آرمیتتا به تنهایی، از ملک صاحبش می‌گریزد. او با کمک سایر بردگان فراری و نیز سفیدپوستان ضد برده‌داری، زندگی آزادانه و مخفیانه‌ای را برای خویش فراهم می‌نماید و سپس، نام خود را به "هریت تابمن" تغییر می‌دهد.

مدتی بعد، آرمیتتا نیزبه یاری هم‌نوعان اسیر خود پرداخته و به آن‌ها در فرار، کمک می‌رساند. سال‌ها بعد، این زن با تلاش و فداکاری فراوان، موفق می‌گردد که قانون برده‌داری را لغو نماید. اتفاقی بسیار مهم که تحولی بزرگ را در زندگی سیاه‌پوستان ایجاد کرده و موجب رهایی آن‌ها از بند اسارت می‌شود.

 

بخشی از کتاب زنانی که تاریخ را ساختند اثر کیت پنکهرست

راه‌پیمایی شجاعانه برای حق رای زنان...

فلورا دروفوند

فلورا دروموند در سال 1878 در منچستر انگلستان متولد و در اسکاتلند بزرگ شد. او می‌خواست در اداره پست کار کند. اما در قوانین آمده بود که تمام کسانی که می‌خواهند این شغل را داشته باشند باید قدشان حداقل یک متر و شصت سانتی‌متر باشد، به او گفتند برای این کار خیلی قدش کوتاه است. در واقع به فلورا ظلم شده بود. قانون به این نکته توجه نکرده بود که زن‌ها معمولا قد کوتاه‌تر از مردها هستند. قد او نمی‌توانست روی توانمندی‌اش در انجام این کار تاثیر بگذارد!

فلورا تمام قد ایستاد و تصمیم گرفت برای به دست آوردن حق زنان کارگر بجنگد. در سال 1906 به گروه زنان فعال اجتماعی و سیاسی ملحق شد. زنان این گروه «حامی حقوق زنان» نامیده می‌شدند. آن‌ها برای تغییر قوانین می‌جنگیدند تا زنان بتوانند حق رای داشته باشند و کشورشان درست اداره بشود.

«این مسیر خواهران حامی حقوق زنان است! به دنبال فلورا برو!»

شجاعت، تاثیرگذاری و اشتیاق فلورا باعث شد که بتواند با مهارت تشکیلاتی را سروسامان بدهد و زنان را هدایت کند تا بتوانند به حقوق برابر دست پیدا کنند. در سال 1918 حق رای به برخی از زنان بالای 21 سال اعطا شد.

«سپاه با استعدادم را به سوی پیروزی می‌برم!»

«صدای‌مان شنیده شد!»

«عمل کن، حرف نزن!»

«دخترها به پیش!»

«نادیده گرفته نشدیم!»

«هیات وزیران، دعوت ویژه»

«لباس نظامی پوشیده‌ام تا گروه حامیان حقوق زنان را رهبری کنم!»

خیلی زود فلورا رهبری گروه زنان فعال اجتماعی – سیاسی را برعهده گرفت. او لقب «ژنرال» گرفت. چون آنقدر در سازمان‌دهی و الهام‌بخش بودن موفق بود که گروه حامی حقوق زنان را در رسیدن به اهداف‌شان موفق کرد...

حق رای برای زنان!

حکومت تلاش کرد که مبارزات حامیان حقوق زنان را نادیده بگیرد. اما فلورا این کار را برای‌شان سخت کرد.

9 مارس 1906، حامیان حقوق زنان در خانه شماره 10 خیابان داونینیگ!:

«امنیت خانه‌ی نخست‌وزیر انگلیس به وسیله‌ی فلورا دروموند چهره‌ی معروف گروه حامیان حقوق زنان بر هم زده شد. وقتی پلیس توسط اعضای این گروه مشغول شده بود، فلورا قبل از اینکه کسی او را ببیند و بیرون ببرد، توانست وارد ساختمان شود...

کتاب زنانی که تاریخ را ساختند اثر کیت پنکهرست با ترجمه ی نلی محجوب توسط نشر ناریا به چاپ رسیده است.

• نویسنده: کیت پنکهرست
• مترجم: نلی محجوب
• انتشارات: ناریا