loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب درخت دروغ - پرتقال

5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
231,000 تومان
* تنها 3 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید

کتاب درخت دروغ نوشته ی فرانسیس هاردینگ و ترجمه ی الناز ذهبی توسط انتشارات پرتقال به چاپ رسیده است.

این کتاب روایتگر داستان زندگی خانواده ی ” ساندرلی ” است. خانواده چهار نفره ی خارق العاده ای که هر عضو آن به چیز خاصی علاقه دارد. پدرِ این خانواده آقای ” ایراسموس ” کشیش و محقق توانای علوم طبیعی است. او فردی بسیار صادق و محترم و جدی می باشد. مادر خانواده، ” میرتل ” خانمی زیبا با چشمانی آبی، خوش زبان، همواره عاشق مد روز است و دوست دارد همیشه خودش را محبوب دلِ هم صحبتانش کند. فرزندان این خانواده ” فیث ”، دختر چهارده ساله ی بسیار کنجکاو، مهربان و ” هوارد ” پسری کوچک و بازیگوش می باشند. حالا همه ی خانواده به همراه دایی ” مایلز ” در راه سفر به جزیره ی ” وین ” هستند. این سفر برای بچه ها خیلی مشکوک است. خانم مارتل می گوید که برای تحقیقاتی که ایراسموس راجع فسیل های این منطقه می خواهد انجام دهد به این سفر آمده اند. در حالی که بچه ها می گویند که چرا یک باره و چرا، تا به حال به سفر های تحقیقاتی پدر نیامده اند. همین مسئله باعث می شود که فیث کنجکاو با فال گوش ایستادن به صحبت های پدر متوجه شود که آن ها از شهر خودشان گریخته اند. شهری که همه جایش از شایعه هایی راجع خانواده شان پر شده بود. شایعه ای که می گفت ایراسموس محققی قلابی است و تمام تحقیقاتی که راجب فسیل ها ارائه کرده جعلی است. برای همین آبروی کاری ایراسموس در خطر است و او تصمیم گرفته از آن شهر دور شود. همه ی این ها را فیث در گوش دادن به حرف های دایی متیلز و پدرش فهمیده ولی نمی دانست چرا پدر که همیشه در صداقت حرف اول را می زند باید فسیل هایی ارائه کند که جعلی باشد و چرا باید از شهرش فرار کنند. در همین فکر ها بود که به جزیره وین رسیدند و با معاون کشیش آن جزیره، آقای " کلای " آشنا شدند. او می خواهد آن ها را به خانه جدیدشان ببرد اما با بارانی که آمده راه بسته شده و درشکه ای که با آن مسیر را طی می کردند نمی تواند از سیل عبور کند. بنابراین باید اندکی از وسایل هایشان را خالی کنند و ابتدا چند نفر بروند و بقیه در کلبه ای منتظر بمانند تا نوبت رفتن شان  برسد. برای همین فیث، دایی مایلز و آقای کلای به همراه چمدان ها و کیف های مدارک ایراسموس در کلبه می مانند. همان جاست که فیث، متوجه صندوق نامه های پدر می شود و با دست به سر کردن دایی و کلای به سراغ آن می رود و با نامه ای مواجه می شود که در آن راجع به فسیل های جعلی نوشته شده است. اما فیث نمی دانست که نباید به آن نامه ها دست بزند و ممکن است...

 


برشی از متن کتاب


هششش... وقتی فیث در قفس را باز کرد، مارزنگی با ناراحتی خودش را تکان داد و محکم تر حلقه زد ولی بعد از این که بوی فیث را در هوا تشخیص داد، آرام شد. آن ها یک خانواده بودند. به زیبایی وقتی که جوهر در آب حل می شود، مار از بازوی فیث بالا رفت‌ فلس هایش به نرمی ابریشم و چرم و مانند هوای خنک عصر گاهی بودند. نوک زبانش، گونه های فیث را قلقلک داد. انگشت های فیث زیر پارچه ها و بستر مار رفت و کاغذ های پدر را برداشت. به جای این که حس گناه و توهین به مقدسات داشته باشد، فقط هیجان داشت. من تنها چیزی ام که به جا گذاشتی، پدر! من تنها شانس تو برای عدالت و انتقامم؛ و نیاز دارم تا جواب سوالام رو بدی. صدای قدم هایی پرشتاب و انعکاس ضعیف آب در ظرف فلزی را در بیرون شنید و بدنش منقبض شد. ولی فقط صدای خدمتکاری بود که در حال آماده کردن حمام برای مادر بود و برای فیث، آزاری نداشتند. آهالی خانه، فیث را مانند سکه ای که در آستر کتی پنهان باشد، فراموش کرده بودند. آدم های ساکت اغلب این گونه اند. هیچ کس تعجب نمی کرد که او به اتاقش رفته است. بعد از تمام سختی های روز. همه انتظار داشتند که دراز کشیده باشد. خستگی برای خانم ها، بهانه ای طبیعی بود. آن ها فکر می کردند که در حال حاضر او دوست دارد تنها باشد. فیث چمدان سفر را پشت در گذاشت تا کسی بی خبر در را باز نکند. لباس های رویی و چرکش را درآورد و آویزان کرد. بعد هیزم در آتش ریخت و آن را قوی تر کرد و با کاغذ ها روی صندلی نشست. آن قدر نزدیک آتش بود که حرارت، پوست گونه ها و دست هایش را داغ می کرد. از دامنش بخار بلند شد و این باعث شد حس کند، سمندر یا نوعی هیولای مادینه و مبهم اسطوره ای ست. موهایش داشت کم کم خشک شده و مثل شاخک، سیخ می شد. در کنار نور قرمز شومینه، بررسی کاغذ های پدر را آغاز کرد. تعدادشان خیلی زیاد بود. خیلی از آن ها نامه هایی از دانشمندان دیگر بودند؛ پر از تعارفات زیاد، طنز های زیرکانه به یونانی، یادداشت ها و معارفه. دعوت نامه هایی برای سخنرانی، بحث در مورد سن تاریخی دندان هایی خاص یا بهترین روش برای نگهداری استخوان ها. بعضی از کاغذ ها به نظر می رسید صورت حساب فروش، حساب یا رسید بانکی بودند. حتی تعدادی ورق های پاره و لک دار با مهر سلطنتی و خط خوشنویسی پیچ دار و ترکیبی از انگلیسی و فرانسه هم بود. فیث فهمید که باید گذرنامه و ویزای سفر کشیش باشند. زمان می گذشت و لباس هایش روی بخاری خشک می شد؛ فیث طرح های ظریف گیاهان سمی و پرندگان استوایی، نقشه ی حفاری و مشاهدات دقیق را ورق می زد. بعد از آن ها به طرح های نامرتبی رسید که فیث قبلاً پس از آن اتفاق عجیب زرد شدن چشم های پدر دیده بود. باز هم تعجب کرد که چطور این طرح ها این قدر از بقیه متفاوت بودند؛ زمخت و بیمارگونه. بالاخره دستش به کتاب جلد چرمی رسید که زیر تخت پدر پیدا کرده بود. او را آخر از همه گذاشته بود چون خیلی شبیه دفتر یادداشت و خاطرات شخصی بود. ولی دیگر نمی توانست بیش از این به خلوت خصوصی پدر احترام گذارد. آن را باز کرد و با دقت شروع به خواندن کلماتی کرد که با دست خط دقیق و زیبای پدر نوشته شده بود. مطالعه ویژگی های نسبت داده شده به درخت دروغ اولین بار به سال 1860 در سفری که به جنوب چین داشتم، درباره ی درخت دروغ چیزهایی شنیدم. سفر نابهنگام بود و چون در حال گذر از منطقه ی یونان بود، شایعاتی از درگیری های تازه بین نیروهای وینی و انگلیسی شنیدم. ترسیدم که برخورد خصمانه ای با من شود؛ پس دنبالم محل اقامت در دهکده ی کنار رودخانه رفتم و منتظر خبر بیشتر شدم. آن جا تصادفی با آقای هکتور وینتربورن یکی از دوستان و دانشمندان علوم طبیعی آشنا شدم. او تجربه ی زیادی در خیلی از حفاری ها داشت. همین طور عشق زیادی به جمع کردن مجموعه و اشتیاقی فراوان برای هر نوع گونه ی عجیب و هیولایی داشت. خوشحال بودم که فرصت گفت و گو با یکی از همشهری های فرهیخته ام را داشتم و بیشتر شب را با او صحبت کردم. او با شور و شعف از آخرین مشغله ی ذهنی اش گفت؛ گیاهی که سه شال پیش در افسانه ای مبهم با آن آشنا شده بود. گفت می شد این درخت، شبیه نوعی گیاه خزنده است ولی میوه هایی شبیه مرکبات می دهد که ویژگی های شگفت آوری دارد. گیاه در تاریکی یا نور کم رشد می کند و فقط وقتی گل و میوه می دهد که با دروغ تغذیه شود...

(برنده ی 3 جایزه) - (نامزد 2 جایزه) نویسنده: فرانسیس هاردینگ مترجم: الناز ذهبی انتشارات: پرتقال  

مشخصات


نظرات کاربران درباره کتاب درخت دروغ - پرتقال


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب درخت دروغ - پرتقال" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل