محصولات مرتبط
کتاب ماه پیشون چهارمین جلد از مجموعه ی بخون و بچین، سروده ی مهدی مردانی با تصویرگری علی پاک نهاد توسط انتشارات آریا نوین به چاپ رسیده است.
داستان آمده در این کتاب در قالب شعر می باشد و درباره ی دختر یتیمی است که پدر و مادر خود را از دست داده و با نامادری بدجنس و خواهر ناتنی اش زندگی می کند. دخترک بیچاره تمام طول روز را به کار کردن مشغول می باشد، خانه را تمیز می کند، ظرف ها را می شوید، غذا می پزد و هر کاری که فکرش را بکنید انجام می دهد تا در مقابل آنها هم به او لقمه ای نان و جای خوابی بدهند. یک روز او برای آوردن آب بر سر چاهی که در جنگل قرار دارد می رود؛ همین که سطلش را به داخل چاه پرت می کند، دیو بزرگی از آن جا بیرون می آید و با عصبانیت به دخترک می گوید حالا که سرم را شکستی باید تنبیه ات کنم. دختر بیچاره با ترسو زاری از دیو می خواهد که او را ببخشد و برای جبران اشتباه خود، تن و بدن دیو را با لیف می شوید و موهایش را شانه می زند. دیو از این کار او حسابی خوشحال می شود و برای جبران زحماتش، یک ماه زیبا در وسط پیشانی او قرار می دهد تا هر وقت به سراغش آمد، به راحتی او را بشناسد. ماه پیشانی وقتی به خانه می رسد نامادری حسودش با دیدن او و ماه روی صورتش عصبانی شده و ماجرا را می پرسد. او فورا به دخترش می گوید تو هم نزد دیو برو تا ماهی بر روی پیشانی ات بگذارد اما این بار اتفاق دیگری می افتد...
ماه پیشونی جلد چهارم از مجموعه ی بخون و بچین کوچولو می باشد که در چندین جلد با عناوینی ازجمله خاله سوسکه، حسن کچل، علی بابا و چهل دزد، نمکی، نخودی، دوستی خاله خرسه، دختر نارنج و... برای کودکان به چاپ رسیده است. این کتاب دارای جلد سخت می باشد و طراحی صفحات آن به گونه ای انجام شده که یک صفحه شعر و در مقابل آن صفحه ای از پازل چند تکه می باشد. کودک شما علاوه بر خواندن شعر و لذت بردن از داستان آن می تواند با درست کردن پازل های مختلف آمده در هر صفحه برای مدت زمان بیش تری سرگرم شود.
برشی از متن کتاب
اتل متل یه قصه از اون قدیم ندیما کنار جنگل و رود تو یک ده با صفا دختری بود مهربون اما تک و تنها بود چون پدر و مادرش جاشون پیش خدا بود نامادری بدجنس اونو اذیت می کرد پُر شد دل دخترک از رنج و غُصه و درد یه روز به دخترک گفت: برو واسه م آب بیار چرا همه اش نشستی تو توی خونه بیکار؟ دختر با سطلی بزرگ به سمت چاه راه افتاد دوباره لبخندی زد چشمش که به ماه افتاد اون ور جنگل و ده یه چاهی بود تنگ و تار دختر رسید به اون جا با رنج و درد بسیار سطل و که انداخت تو چاه صدایی گفت: آخ سرم الان می یام اون بالا تورو تو چاه می برم اون دخترک می ترسید دست و پاهاش می لرزید یک دفعه پیش چشماش یه دیو گنده رو دید دختره گفت: ببخشید عمدی نبود کار من تورو خدا رحمی کن به این دل زار من دیوه نگاهی کرد و ...
- شاعر: مهدی مردانی
- تصویرگر: علی پاک نهاد
- انتشارات: آریا نوین
نظرات کاربران درباره کتاب ماه پیشونی (بخون و بچین 4)
دیدگاه کاربران