loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب شب‌های روشن

5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
75,000 تومان
* تنها 2 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید
کتاب شب‌های روشن
5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
99,000 تومان
* تنها 1 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید
کتاب شب‌های روشن | انتشارات قدیانی
5 / 1
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
70,000 تومان
* تنها 2 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید
کتاب شب‌های روشن | داستایوفسکی؛ انتشارات کوله‌پشتی
5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
97,000 تومان
* تنها 1 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید
کتاب شب‌های روشن
5 / -
موجود شد خبرم کن
کتاب شب های روشن | مصور؛ نشر ماهی
5 / -
موجود شد خبرم کن
کتاب شب‌های روشن و نازک‌دل | داستایوفسکی
5 / -
موجود شد خبرم کن

درباره‌ی کتاب شب‌های روشن اثر داستایفسکی

کتاب شب‌های روشن داستانی جذاب از نویسنده‌ی مشهور و تاثیرگذار روس می‌باشد و در سال 1848، یعنی در روزهایی که او تازه شروع به نویسندگی کرده بود، نوشته شده است. ماجرای کتاب در مورد راوی اول شخصِ بی‌نام و نشانی می‌باشد که به تنهایی زندگی می‌کند. این شخص یک خیال‌باف دائمی ست و همواره در ذهن خود زندگی می کند و از آن جایی که توانایی متوقف کردن افکار خود را ندارد، به شدت از این خیال‌بافی‌اش رنج می برد.

او گاهی در تنهایی خود احساس می کند پیرمردی از کنارش رد می شود اما هرگز با او حرف نمی زند. این جوانِ تنها و رؤیا پرداز دائماً در خیابان‌ها در حال قدم زدن است و خانه‌ها را دوستان خود می داند و با آن‌ها درد و دل می کند. این شخص با خیال پردازی‌هایش داستانی عاشقانه و زیبا می سازد که برخی ماجراهای آن همانند دیگر کتاب‌های داستایفسکی از زندگی شخصی نویسنده نشأت گرفته است. "شب های روشن" داستانی جذاب و دوست داشتنی می باشد که عنوان آن از یک پدیده‌ی فیزیکی انتخاب شده است. پدیده ای که باعث می شود در نواحی شمالی کره زمین و در فصل تابستان، به علت زیادی عرض جغرافیایی، شب تا صبح هوا مثل آغاز غروب روشن باشد.

بخشی از کتاب شب‌های روشن؛ ترجمه‌ی سروش حبیبی

پیش از این گفتم که سه روز رنج بردم تا عاقبت دستگیرم شد که علت ناراحتی‌ام چیست. در خیابان حالم سر جا نبود. غصه می خوردم که چرا از فلان کس اثری نیست؟ چندی است بهمان را ندیده‌ام! این یکی دیگر کجا رفته بود؟ در خانه هم خُلقم تنگ بود. دو شب تمام خودم را می کشتم تا سر درآورم که در این کنج خلوتم چه مرگم است؟ چرا در این اتاق همه‌اش این جور ناراحتم؟ هاج و واج به اطراف، به دیوارهای کپک زده و سبز شده و دوده گرفته، به سقف اتاق که تار عنکبوت، از برکت کفایت و کدبانویی ماتریونا، ریسه ریسه از همه جایش آویخته است، نگاه می کردم.

همه‌ی مبل‌هایم را، یک یک صندلی‌هایم را، وارسی کردم و در پی علت نگرانی‌ام می گشتم، چون اگر حتی یک صندلی درست سر جایش نباشد آرامشم را از دست می دهم. سروقتِ پنجره رفتم، اما هیچ فایده نداشت. حتی کار را به جایی رساندم که ماتریونا را صدا کردم و فی‌المجلس، البته پدرانه، بابت تار عنکبوت و به طور کلی بابت شلختگی‌اش ملامتش کردم، اما او با تعجب برّ و بر نگاهم کرد، انگاری نمی فهمید چه می گویم و بی آن که جوابی بدهد گذاشت و رفت، به طوری که تار عنکبوت‌ها هنوز با خیال راحت سر جای خودشان از سقف آویخته‌اند.

عاقبت امروز صبح بود که علت این ناراحتی را حدس زدم. بله، علت این بود که مردم شهر همه مثل این است که از من می رمند و به ییلاق می روند. این کلمه‌ی عوامانه را بر من ببخشید. ولی خب، من حالا حال و حوصله‌ی سلیس گویی ندارم. آخر هر کسی که سرش به تنش بیرزد و سر و پز آبرومندانه ای داشته باشد و مثلاً درشکه سوار شود، فورا در نظر من به آدم محترم خانواده داری مبدل می شود که همین که کار روزانه‌اش در اداره تمام شد بی آن که حتی چمدانی بردارد روانه‌ی ییلاق می شود و در امن و صفای خانواده‌ی خود جا خوش می کند.

آخر عابران هر یک حالت خاصی داشتند که از دور داد می زد: «می دانید، من در شهر بمان نیستم! دو ساعت دیگر در ییلاقم.» اگر انگشتان ظریف و مثل شکر سفیدی بر پشت پنجره ای، اول ضرب می گرفت و بعد آن را باز می کرد و سر زیبای دختری از آن بیرون می آمد و گل فروش دوره گردی را صدا می کرد، من فورا فکر می کردم که این گل‌ها نه به این منظور خریده می شوند که در آن اتاقِ دم کرده، با طراوت بهاری شان اندکی نشاط در دلی القا کنند، زیرا این دختر خانمِ گل دوست در شهر بمان نیست و به زودی به ییلاق می رود و گلدان را هم با خود می برد.

تازه کار به این تمام نمی شد. من در حدس کشفیاتی که خاص خودم بود به قدری پیشرفت کرده بودم که می توانستم بی اشتباه بگویم که چه جور اشخاصی به کدام ییلاق می روند. مثلاً ساکنان جزیره‌ی سنگی یا جزیره‌ی داروسازان یا مستاجران خانه های راسته‌ی پترزگف رفتاری سنجیده و بسیار پسندیده داشتند. لباس های تابستانی شیک می پوشیدند و با کالسکه به شهر می آمدند. هیئت ساکنان پارگولوا و دورتر از آن با سلامت نفس و متانت خود به نگاه اول اعتماد «القا می کرد».

داستایوفسکی

درباره داستایوفسکی نویسنده کتاب کتاب شب‌های روشن

فیودور داستایوفسکی نویسنده روسی قرن نوزدهم بود که در آثارش به عمق روح انسانی و مسائل اخلاقی پرداخت. آثار او، از جمله "جنایات و مکافات" و "برادران کارامازوف"، به بررسی تضادات انسانی، ایمان، و اختیار می‌پرداختند. ...

نظرات کاربران درباره کتاب شب‌های روشن


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب شب‌های روشن" می نویسد
۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل