محصولات مرتبط
کتاب دستور زبان فارسی (پنج استاد)
دستور زبان فارسی علمی است که به ما درست گفتن و درست نوشتن را یاد می دهد، در واقع پیشرفت ما در سایر علوم و زمینه های شغلی در گرو قواعد دستور زبان فارسی می باشد. از سال های اول آموزش ابتدایی تا تحصیلات عالیه در دانشگاه ها، درس دستور زبان فارسی همراه ما می باشد؛ از این رو در این زمینه منابع متعدد و گوناگونی نیز به چاپ رسیده است. اما منابع معدودی یافت می شوند که این قواعد و اصول را به صورت جامع و کامل شرح دهند.
کتاب "دستور زبان فارسی" چکیده ای از آثار پنج استاد بلند آوازه (عبدالعظیم قریب، جلال همایی، رشید یاسمی، ملک الشعرای بهار و بدیع الزمان فروزانفر) در بحث زبان و ادبیات فارسی می باشد، که می توان به جرأت گفت یکی از کامل ترین منابع درس دستور زبان فارسی می باشد. در این کتاب سعی بر آن بوده است که در کنار مطرح کردن نکات به صورت عمیق و کاربردی، تمامی مطالب به دور از تکلف و پیچیدگی نگاشته شوند و علاوه بر این، میان آثار این پنج استاد ارزشمند یک ارتباط معقول و منطقی ایجاد شود که یکپارچگی کتاب کاملاً حفظ شود. کتاب مذکور متشکل از دو بخش می باشد که عبارتند از: 1‐ کلمات نُه گانه 2‐ جمله و کلام
بخش اول که از نه فصل مجزا تشکیل شده است: انواع اسم (اسم عام، خاص، ذات، معنی، جمع، معرفه، نکره، مفرد، مرکب، جامد، مشتق و صفت) و اقسام اضافه، انواع صفت (صفت فاعلی، مفعولی، تفضیلی، نسبی، ترکیبی)، اقسام و حالات مختلف ضمیر، ادوات پرسش، اعداد اصلی و ترکیبی، انواع فعل، قید های مختص، مشترک و مشهور، تمامی حروف اضافه، حروف ربط و اصوات را شرح می دهد. و سپس بخش دوم به بحث و بررسی نسبت تام و ناقص، ارکان جمله، اجزاء جمله، تجزیه و ترکیب، متعلقات فعل و رابطه آشکار و نهفته یا ظاهر و مستتر در جمله می پردازد.
شایان ذکر است که پس از ارائه دروس، تمریناتی طبقه بندی شده موجود است که یادگیری مخاطب را به حداکثر می رساند.
کتاب دستور زبان فارسی (پنج استاد) تألیف عبدالعظیم قریب، جلال همایی، رشید یاسمی، ملک شعرای بهار و بدیع الزمان فروزانفر، به اهتمام جهانگیر منصور توسط انتشارات ناهید به چاپ رسیده است.
فهرست
بخش نخست: کلمات نُه گانهفصل اول: اسمفصل دوم: صفتفصل سوم: کنایاتفصل چهارم: عددفصل پنجم: فعلفصل ششم: قیدفصل هفتم: حرف اضافهفصل هشتم: حرف ربطفصل نهم: اصواتبخش دوم: جمله و کلام
برشی از متن کتاب
بخش نخست: کلمات نُه گانهفصل اول: اسم
اسم یا 《نام》 کلمه ای که بدان مردم یا جانور یا چیز را نامند ومعین نمایند:
1‐ مرد، زن، پدر، مادر، رستم، سهراب، برادر خواهر.
2‐ اسب، شتر، مرغ، ماهی، زاغ، مورچه، مگس، کبوتر.
3‐ خانه، لانه، جامه، سنگ، خامه، خوبی، بدی، گنج.
اسم عام، اسم خاص
اسم عام یا 《اسم جنس》آن است که ما بین افراد هم جنس مشترک است و بر هر یک از آن ها دلالت کند:
مرد، پسر، اسب، باغ، درخت، رخت.
اسم خاص یا 《اسم علم》 آن است که بر فردی مخصوص و معین دلالت کند:
حسن، اسفندیار، رستم، مهرداد، تبریز، شیراز، البرز، دماوند، سند، شبدیز، رخش.
اسم خاص را جمع بستن نشاید و روا نباشد مگر در جایی که مقصود از آن مانند و نوع باشد:《 ایران در کنار خود فردوسی ها و سعدی ها وحافظ ها پرورده است》که مقصود همانند و نوع فردوسی و سعدی و حافظ است و در این صورت در حکم اسم عام است. و به 《ها》 جمع بسته می شود.
اسم ذات، اسم معنی
اسم چون قائم به ذات باشد و وجودش وابسته به دیگری نباشد آن را 《اسم ذات》 نامند و چون قائم به غیر و وجودش به دیگری بسته باشد آن را 《اسم معنی》 گویند.
اسم جمع
اسم عام چون در صورت مفرد و در معنی جمع باشد آن را 《اسم جمع》 نامند:
دسته، رمه، گله، طایفه، لشکر، خانواده.
معرفه، نکره
《معرفه》 اسمی است که در نزد مخاطب معلوم و معهود باشد مثلاً اگر کسی به مخاطب خود بگوید:《عاقبت خانه را فروختم و دکان ها را خریدم. کتاب ها را روی میز گذاشتم》. مقصود گوینده آن است: خانه و دکان ها و کتاب هایی که شما اطلاع دارید و می دانید و از آن ها آگاهی دارید.
《نکره》اسمی را گویند که در نزد مخاطب معلوم و معین نیست مانند: مردی را دیدم، دوستی شکایت نزد من آورد، کتابی در پیش رفیقی داشتم امروز آورد.
دنیا نیرزد آن که پریشان کنی دلی
زنهار بد مکن که نکرده است عاقلی
کلمات :《مردی، دوستی، کتابی، رفیقی، دلی، عاقلی》 نکره است.
برای آن که در پیش مخاطب و شنونده معلوم و معهود نیست.
علامت اسم نکره 《یاء》 است که به آخر اسم افزایند و فرد غیر معین از آن خواهند:
قضا دگر نشود گر هزار ناله و آه به شکر یا به شکایت برآید از دهنی
فرشِته ای که وکیل است بر خزائن باد چه غم خوردکه بمیرد چراغ پیر زنی (سعدی)
گاهی به جای یاء نکره کلمه 《یکی》پیش از اسم آوردند:
یکی گربه در خانه زال بود که بر گشته ایام و بد حال بود (سعدی)
چون خواهند اسم نکره ای را معرفه سازند یاءِ نکره را از آخر آن بندازند: پادشاهی به کشتن بی گناهی اشارت کرد 《بیچاره》 در آن حالت نومیدی 《ملک》را دشنام دادن گرفت. ...
- به اهتمام: جهانگیر منصور
- مؤلفان: عبدالعظیم قریب - جلال همایی - رشید یاسمی - ملک الشعرای بهار - بدیع الزمان فروزانفر
- انتشارات: ناهید
نظرات کاربران درباره کتاب دستور زبان فارسی (پنج استاد) - ناهید
دیدگاه کاربران