محصولات مرتبط
کتاب غرور و تعصب نوشته ی جین اوستین با ترجمه ی شمس الملوک مصاحب توسط انتشارات علمی و فرهنگی به چاپ رسیده است.
کتاب غرور و تعصب دومین کتاب جین اوستین است که در سال 1796 نوشته شد، اما با تاخیری 12 ساله؛ در سال 1813 به چاپ رسید. از این کتاب اقتباس هایی صورت گرفته و فیلم هایی ساخته شده است. "جین اوستین" با این کتاب و سه اثر دیگر که نگاشت توانست سبکی جدید در زمینه ادبیات داستانی بیافریند؛ سبکی که تماما به وی تعلق داشت. او این شیوۀ نگارش را با مطالعه داستان های گوناگون از نویسندگان مختلف، فرا گرفت و توانست تاثیر به سزایی بر غرب و ادبیات آن بگذارد. داستان این کتاب درباره آقا و خانم "بنت" است؛ که به تازگی یک جوان مجرد و پولدار وارد شهر آنان شده و "ندرفیلد پارک" را خریداری کرده است. خانم "بنت" در پی آن است که بتواند با این جوان پولدار رابطه هایی ایجاد کند تا بلکه یکی از پنج دختر خود را برای ازدواج با او آماده کند؛ اما آقای "بنت" علاقهای به این کار ندارد، آن را بیهوده می انگارد و به همسرش اظهار دارد که نیازی به این کارها نیست. در یکی از روزها که آن جوان پولدار مهمانی ترتیب داده و خانم بنت به همراه دخترش حضور دارد؛ یکی از دوستان صمیمی آن جوان که آقای "دارسی" نام دارد در آن مهمانی شرکت کرده است. در مهمانی آقای "دارسی" با دختر خانم "بنت" آشنا می شود که این آشنایی منجر به رابطه ای عاشقانه میان آن دو می شود اما...
برشی از متن کتاب
موقعی که آقای دارسی نامه را به الیزابت داده بود، الیزابت طبعاً انتظار نداشت که او در نامهاش دوباره خواستگاری کند، اما انتظار خواند چنین مطالبی را هم نداشت. به این ترتیب، میتوان حدس زد که الیزابت با چه التهاب و اشتیاقی نامه را خواند و چه احساسات متضادی به سراغش آمد. نمیشد احساساتی را که هنگام خواند نامه داشت وصف کرد. اول از همه، در کمال تعجب فهمید که آقای دارسی استعداد عذرخواهی هم دارد. همچنین دریافت که هرگونه توضیحی که میدهد واقعاً با نوعی شرمساری همراه است که به چشم میآید. الیزابت با پیش داوری شدید نسبت به آنچه آقای دارسی مخواست بگوید، شروع کرده بود به خواندن مطالب او دربارۀ آنچه در ندرفیلد روی داده بود. با چنان ولعی نامه را میخواند که زیاد از مطالب سر در نمیآورد و چون بی صبرانه به سراغ جمله های بعدی میرفت نمیتوانست معنای جمله های قبلی را خوب تشخیص بدهد. خیلی زود نتیجه گرفت که دارسی دربارۀ بی احساسی خواهر او دروغ میگوید، و با خواندن توضیحات مربوط به موانع دشوار این وصلت چنان به خشم آمد که دیگر حتی دلش نمی خواست جانب انصاف را در حق دارسی نگه دارد. دارسی برای کاری که کرده بود اصلاً متاسف نبود تا لااقل الیزابت دلش به این تاسف خوش بشود. طرز نوشتن نامه هیچ بویی از پشیمانی نمیداد، بلکه مغرورانه هم بود. سراسر غرور و نخوت بود.
نویسنده
"جین آستین" در 16 دسامبر 1775 در "همپشر" انگلستان متولد شد. "جین" سبکی متفاوت در نگارش داستانها داشت که با خواندن آثار بزرگان ادبیات جهان توانسته بود آن را کسب کند. وی انسان سرحال و خوش خلقی بود اما تنها خواهرش "کاساندرا" بیش از همه به او نزدیک بود. "جین آستین" اشخاصی را که برای نوشتن داستانهایش انتخاب می کرد؛ اکثرا از قشر متوسط جامعه بودند که تلاش داشتند بتوانند پیشرفت کنند و خود را با اشراف و اعیان در یک ردیف قرار دهند. وی به سبک دراماتیک علاقه ای نداشت و همیشه کسانی را که بدین شکل آثاری را خلق می کردند مورد تمسخر قرار میداد. در عوض او علاقه مند بود لحظه های احساسی و عاشقانه را مختصر ولی مفید ارائه دهد. برخی معتقدند که جین دارای نبوغی دو جانبه بود؛ از طرقی طنز جذابی را ارائه میداد و از طرف دیگر اخلاقیات و حالات روحی انسان را بسیار زیبا به تصویر می کشید. وی در تاریخ 1817 و در سن 41 سالگی در منچستر انگلستان چشم از جهان فرو بست. باستان شناسان هنوز مدارکی دال بر اینکه او چگونه فوت کرده است نیافته اند و مرگ "جین آستین" هنوز هم در حالهای از ابهام قرار دارد.
- ادبیات کلاسیک جهان
- نویسنده: جین اوستین
- مترجم: شمس الملوک مصاحب
- انتشارات: علمی و فرهنگی
مشخصات
- نویسنده جین آستین
- نوع جلد نرم
- قطع رقعی
- نوبت چاپ 4
- تعداد صفحه 451
- انتشارات علمی و فرهنگی
نظرات کاربران درباره کتاب غرور و تعصب - جین اوستین
دیدگاه کاربران