کتاب زن سی ساله | اونوره دو بالزاک؛ انتشارات علمی و فرهنگی

درباره‌ی کتاب زن سی ساله؛ انتشارات علمی و فرهنگی

کتاب زن سی ساله روایتگر سرنوشت پرفرازونشیب زنی جوان است که مخاطب را تا پایان داستان، با خود همراه می‌سازد.

شخصیت اصلی قصه، "ژولی" نام دارد. او دختری بسیار زیبا است که همراه با پدرش پیرش، آقای "دو شاتی‌یونست" زندگی آرام و سعادتمندانه‌ای را پشت سر می‌گذارد. همیشه لبخندی دل‌نشین بر لبان این دختر نمایان است که از شادی و نشاط جوانی او نشات می‌گیرد.

دو شاتی‌یونست، از مدت‌ها پیش، به علت کهولت سن، بیمار می‌باشد و روزهای پایانی عمرش را سپری می‌کند. وی، به شدت تنها فرزند خود را دوست می‌دارد؛ به طوری که وابستگی زیادی به ژولی دارد و اصلا مایل به جدایی از او و ازدواجش نیست. غافل از اینکه، دختر دلبندش، در عشقی دو طرفه، دل به سرهنگی جوان و برازنده با نام "ویکتور دو گلمن" داده است؛ مردی سی ساله که از جایگاه ویژه‌ای در سپاه امپراتور برخوردار می‌باشد و تصمیم دارد که زندگی مشترکی را با ژولی تشکیل بدهد.

ماجرا در یکی از روزهای یکشنبه‌ی ماه آوریل سال 1813 آغاز می‌گردد. دو شتی‌یونست، به اصرار ژولی و همراه با او، جهت تماشای رژه‌ی نظامی، به مرکز شهر می‌رود. این شور و انگیزه‌ی ژولی برای تماشای نمایش، موجب تعجب پیرمرد می‌شود. موضوعی که پس از ملاقات پدر و دختر قصه با سرهنگ ویکتور کاملا روشن می‌گردد. در واقع هدف اصلی ژولی از حضور یافتن در این مراسم، دیدار با همین سرهنگ است.

آقای دو شتی‌یونست، در همین برخورد اول، متوجه علاقه‌ی زیاد ژولی به ویکتور می‌شود. اما این موضوع، به شدت او را غمگین می‌سازد. زیرا از سویی تمایلی به ازدواج دخترش ندارد و از سویی دیگر نیز، به سرانجام این ازدواج بدبین می‌باشد. بنابراین مخالفت خود را با رابطه‌ی آن‌ها اعلام می‌کند. اما مدتی بعد، ژولی بدون توجه به رضایت پدر خود، با ویکتور پیمان زناشویی می‌بندد؛ اقدامی کاملا اشتباه که او را با اتفاقایی غیرقابل پیش‌بینی مواجه می‌سازد.

 

برشی از متن کتاب زن سی ساله

رنج‌های نامعلوم

بین رودخانه‌ی کوچک لوئان و رود سن جلگه‌ی وسیعی است که در کنار آن جنگل فونتنبلو و شهرهای موره و نمور و مونترو قرار گرفته است. در این ناحیه‌ی خشک جر چند تپه‌ی کوچک چیزی به چشم نمی‌خورد. گاهی میان کشتزارها چند دسته درخت که پناهگاه پرندگان شکاری است، دیده می‌شود. بعدا همه‌جا خطوط بی‌انتهای خاکستری یا زردرنگی نمایان است که مخصوص منظره‌ی سولونی و بوس و بری می‌باشد. وسط این جلگه بین موره و مونترو شخص مسافر قلعه‌ی کهنه‌ای مشاهده می‌کند که سنت لانژ نام دارد و اطراف آن پر از جلال و ابهت است. در اینجا خیابان‌های زیبایی هست که اطراف آن درخت‌های نارون روییده‌اند و خندق‌ها و دیوارهای بلند و باغ‌های وسیع و ساختمان‌های اعیانی بزرگی در آن دیده می‌شود.

مخارج ساختمان این قلعه‌ها از محل اخذ مالیات‌های اضافی و از منافع دهات خالصه و امتیازات خاص و ثروت‌های هنگفت اشرافی تامین گردیده است که ضربه‌ی قانون مدنی، امروز این عواید را از بین برده است. اگر مردی هنرمند یا خیال‌باف تصادفا در راه‌های پردست‌انداز یا در زمین سخت و سفتی که مرز این ناحیه به شمار می‌رود، گمراه بشود از خود خواهد پرسید که از روی چه هوا و هوسی این قصر شاعرانه در میان این مزرعه‌ی گندم و در این کویر پر از گچ و آهک و شن بنا شده است. در این سرزمین، شادی جان می‌سپارد، غم و اندوه بدون زحمت نمو می‌کند، روح آدمی مدام از تنهایی و بی سروصدایی افسرده می‌شود. این ناحیه‌ی افقی یکنواخت دارد و زیبایی آن بیشتر جنبه‌ی منفی دارد، ولی با همه‌ی این احوال برای کسانی که رنجی به دل دارند که نمی‌خواهند تسلی بیابد، مسکنی است بسیار متناسب.

زن جوانی که لطف و زیبایی و اندام و کمال او شهره‌ی پاریس بود و ثروت و وضع اجتماعی‌اش با شهرتش برابری می‌کرد، در اواخر سال 1820 آمد و در قریه‌ی کوچکی که یک میل تقریبا از سن لانژ فاصله داشت، مستقر گشت. این موضوع باعث تعجب اهالی قریه شد. اجاره‌داران و دهقانان هیچ به یاد نداشتند که اربابی در قصر ده اقامت کرده باشد. محصول ده قابل‌ملاحطه بود، ولی اداره‌ی این ملک به مباشری واگذار شده بود و نگاهداری آن را چند نفر نوکر قدیمی برعهده داشتند. بنابراین، مسافرت مادام لا مارکیز هیجانی ...

کتاب زن سی‌ساله اثر انوره دو بالزاک با ترجمه‌ی ادوارد ژوزف توسط انتشارات علمی و فرهنگی به چاپ رسیده است.

فهرست

مقدمه‌ی مترجم

زندگی بالزاک

مقام بالزاک در نهضت‌های ادبی فرانسه

سبک بالزاک

هدف کتاب

ماخذ مقدمه

1. خطاهای اولیه

2. رنج‌های نامعلوم

3. در سن سی سالگی

4. مشیت الهی

5. ملاقات

6. پیری مادر خطاکار

• ادبیات کلاسیک جهان
• نویسنده: اونوره دوبالزاک
• منرجم: ادوارد ژوزف
• انتشارات: علمی و فرهنگی