کتاب تیمور لنگ؛ فاتح جهان | هارولد لمب

درباره کتاب تیمور لنگ؛ فاتح جهان

این کتاب در سی و یک فصل به شرح حال تیمور لنگ یکی از شخصیت‌های تاثیرگذار بر تاریخ ایران و قاره آسیا است. پانصد و پنجاه سال پیش مردی کوشید که خود را فرمانروای جهان بساز. هر اقدامی که کرد موفق شد. ما او را تیمور لنگ می‌خوانیم. در آغاز وی چندان مهم نبود - فقط بر قطعه‌ای از اراضی و عده‌ای گله‌دار آسیای مرکزی، فرمانروایی داشت. تیمور مثل اسکندر مقدونی پسر پادشاه نبود و مانند چنگیز ریاست قبیله را از پدر ارث نمی‌برد. اسکندر و چنگیز هر دو هنگامی که به جهانگیری برخاستند با خود همراهانی داشتند، مردم مقدونیه با اسکندر و مغول‌ها با چنگیز، ولی تیمور لنگ عده‌ای را دور خود جمع کرد. تیمور سپاهیان نیمی از جهان آن روز را یکی پس از دیگری شکست داد. او شهرها را در هم کوبید و مطابق میل خود از سر نو ساخت. کاروان های بازرگانی دو قاره از وسط راه های او می گذشتند، تیمور ثروت چندین امپراتوری را گرد آورد و به میل خویش مصرف کرد. بر قله ی کوههای بلند در ظرف یک ماه کاخ ها و عشرت گاهها بنا کرد. شاید بیش از هر بشر دیگری این مرد عجیب در مدت حیات خویش کوشید تا مجموعه و طرح های غم انگیز را به چنگ آورد و آن را به شکل نیکوتر و دل چسب تر از سر نو قالب بریزد. تیمور لنگ خداوندگار سمرقند پس از تسخیر تمام ممالک مغول و هند سرزمین آفتاب را نیز مسخر ساخت. سرزمین آفتاب مملکت عظیم و مهمی می باشد. تیمور سرزمین خوارزم را نیز مطیع و مسخر کرده است و ایران و مد را هم گشوده است؛ امپراتور تبریز و شهر سلطان را تصرف نموده است؛ اراضی ابریشم و زمین ها ی دروازه را فتح کرده است؛ ارمنستان صغیر و ارزروم و کردستان را تحت تصرف درآورده است؛ فرمانروای هند را در جنگ مغلوب ساخته و قسمتی از ممالک وی را فتح کرده است. شهر دمشق را ویران نموده و شهرهای حلب و بابل و بغداد را زیر پا گذارده است. وی پس از گشودن ممالک بسیار و مغلوب ساختن فرمانروایان بی شمار و احراز پیروزی های فراوان، سر وقت به سراغ بایزید ترک رفته است و او را را در جنگ شکست داده به اسیری گرفته است.

برشی از متن کتاب

در جاده های استپ این تصمیم بدبختی هایی به همراه داشت. همان طور که ناپلئون چهارصد سال بعد برای تصرف مسکو ارتش فرانسه را در میان برفهای روسیه و لهستان به هلاکت رسانید. تیمور تا آن موقع با قزل اردو در میدان مصاف نداده بود. سپاهیان تو کتامیش از سپاهیان وی فزونی داشت و قدری هم تجهیزات آنان برتر بود - به این معنی که تو کتامیش اسبان زیاد تازه نفسی در اختیار داشت. مردان تیمور تا حدی می توانستند در بیابان زیست کنند و با مقداری آب و چراگاه مختصر وضع خود را تامین می کردند. ولی سپاهیان قزل اردو مدت های مدیدی در آن بیابان ها زندگی کرده بودند. برای رسیدن به قزل اردو تیمور باید از میان شنزارها، باتلاق ها استپ و تپه های خشک بگذرد و منتهی تا دو ماه یا سه ماه حمل خواربار در چنین مسافت طولانی امکان پذیر می نمود و بالاخره پس از مقابله با تو کتامیش تیمور بیابان بی آب و علفی را پشت سر داشت و اگر شکست می خورد قسمت عمده ی مردان خود را از دست می داد و به احتمال قوی خودش هم هلاک می شد. پتر کبیر در سال 1716 سپاهیان برای سرکوب ترکمن ها و خان خیوه به طرف جنوب اعزام نمود. در این لشکر کشی ژنرال روسی پرنس بیکویج چرکس میان راه مرد. قسمت عمده ای از لشکریانش هلاک شدند و بقیه به اسارت رفتند. صد سال بعد لشکر دیگری تحت سرپرستی کونت پروکسی در فصل زمستان که آب فراوان بود...

نویسنده

هارولد آلبرت لمب، تاریخ‌نویس، رمان‌نویس، داستان‌کوتاه‌نویس و فیلم‌نامه‌نویس آمریکایی بود. از هارولد لمب رمان‌های متعددی درباره تاریخ و شخصیت‌های ایران برجای مانده که کوروش کبیر، حکیم عمرخیام، زندگینامه امیرتیمور، چنگیزخان، اسکندر مقدونی و صلیبی‌ها از آن جمله است.