کتاب چرچیل؛ قهرمان پیش بینی ناپذیر

درباره کتاب چرچیل؛ قهرمان پیش بینی ناپذیر اثر ادیسون

این کتاب در واقع زندگی‌نامه‌ی چرچیل، نابغه‌ی سیاسی قرن بیستم است که با همه‌ی افت و خیزهایی که در روزگار خویش، در زندگی شخصی و اجتماعی خود و در راه کسب شهرت و دست‌یابی به آرمان‌هایش تجربه کرد، نامی جاودان را از خود به یادگار نهاد تا طرفداران و منتقدانش همواره به یادش داشته باشند. او که همواره قبل از جنگ جهانی، از سوی اطرافیان دست‌کم گرفته می‌شد و نظرات و اقداماتش جدی تلقی نمی‌شد، اما درحین جنگ با سیاست‌هایی که به خرج داد و پس از آن، به طور مبالغه‌آمیزی از او یاد می‌شد، توانست بی‌توجه به همه‌ی این‌ها دوران جوانی، میان‌سالی و پیری خود را بگذراند و از دل تمام آشوب‌ها و تلاطم‌های روزگارش جان سالم به در ببرد.

در واقع شخصیت چرچیل در دوره‌های مختلف زندگی‌اش با هم تفاوت چندانی نداشت اما آنچه متفاوت شده بود؛ نوع نگاه مردم نسبت به وی بود. نگاهی که اگر می‌خواست همراه آن شود؛ اثری از خود واقعی‌اش بر جا نمی‌ماند. این کتاب با دربر داشتن مسائل این‌چنینی، زندگی این مرد نامی را از ابتدای تولدش که در سال 1253 ش. رخ داده تا زمان آغاز فعالیت‌های نظامی‌اش که مقارن سال 1280 بود؛ در بخش اول کتاب با عنوان «جوان‌ترین مرد اروپا»، تشریح نموده و در فصل «پیمان‌شکن» که مربوط به سال‌های 1280 تا 1290 زندگی اوست، از منصوب شدنش به مقام ریاست اداره‌ی مستعمراتی بریتانیا توسط نخست‌وزیر وقت که عاملی برای رشد و پیشرفت او در عرصه‌ی سیاست با سرعت چشم‌گیری شد؛ تا تشکیل گروه «هولیگان‌ها» و جاه‌طلبی‌های وی سخن رانده که با تغییر حزب خود از محافظه‌کاران به لیبرال، باعث تحولی بزرگ در سرنوشت سیاسی خود و کشورش و حتی جهان شد. بخش سوم شامل حوادث و رویدادهای مربوط به سال 1291 تا 1295 بوده که به دلیل مقایسه‌های زیادی که او بین خود و شخصیت ناپلئون می‌کرد؛ به نام «ناپلئون کوچک» نام‌گذاری شده است.

او که در تحلیل رخدادهای سیاسی، به سان نوابغ و یا پیش‌گویان عمل می‌کرد؛ همواره خود را در آینده‌ای نزدیک بر اریکه‌ی قدرت می‌پنداشت؛ این دوره از زندگی‌اش، روحیه‌ی فرماندهی نظامی‌اش را به صورت مؤثرتر و پررنگ‌تر نمایان می‌سازد. اما همه چیز ناگهان با سقوط او در 1294 تغییر کرد که خودش در شرح این سقوط، به ماهی‌ای که در قلاب به یک‌باره گیر می‌افتد، از درد و رنج این دوران می‌گوید که هیچ چیز حتی تلاش‌های همیشگی خانواده‌اش نتوانست مرهم این زخم‌های او باشد. شرح این دوره از زندگی او، در فصل چهارم با عنوان «مکتب چرچیل»، بسی خواندنی و جذاب بوده که البته نگارش ساده و روان متن که به صورت رویدادهای به هم پیوسته‌ای حوادث و اتفاقات را تشریح می‌کند بر جذابیت اثر برای خواننده بی‌تأثیر نیست. سه فصل بعدی کتاب، به شرح آنچه بعد از سقوط سیاسی او رخ می‌دهد، پرداخته تا زمان مرگ او و تشییعی که برای پیکرش صورت گرفت، ادامه می‌یابد. و به این ترتیب، قهرمان و اسطوره‌ی معاصر، چرچیل، را باتمام ضعف‌ها و نواقصش که برآمده از خصلت‌های انسانی‌اش است به مخاطبان معرفی می‌کند.

خرید کتاب چرچیل؛ قهرمان پیش بینی ناپذیر

کتاب چرچیل قهرمان پیش‌بینی ناپذیر اثر پاول ادیسون و ترجمه‌ی محسن عسکری جهقی می‌باشد که توسط نشر ثالث به چاپ رسیده است. این کتاب به همراه سایر کتاب های تاریخی را از فروشگاه اینترنتی کتابانه خریداری نمایید.

برشی از متن کتاب

زندگی پر تب‌وتاب راندولف چرچیل وقف سیاست شده بود، به طوری که وینستون به سختی فقط دو یا سه خاطره از گفتگوهای طولانی و دوستانه‌ی خود را با پدرش به یاد می‌آورد. مادر وینستون نیز بیشتر مشغول خوش‌گذرانی در میان افراد سرشناس بود. چرچیل درباره‌ی مادرش می‌نویسد: «مادرم مانند ستاره‌ی قطبی برای من می‌درخشید و من او را واقعاً دوست داشتم، اما از راه دور!» برخلاف برادرش جک، وینستون چرچیل روحیه‌ی بسیار خودخواهی را در خود پرورش داد. نامه‌هایی که او از مدرسه‌ی شبانه‌روزی برای پدر و مادرش ارسال می‌کرد، سراسر خواسته‌های ریز و درشتی بود که معتقد بود پدر و مادرش هرگز آن‌ها را برآورده نکرده‌اند و مدام نق می‌زد. او بسیار بخت‌یار بود که دایه‌اش توانست نقش پدر و مادر جایگزین را ایفا نماید و قادر بود عشقی را که باب طبع وینستون بود، به او ارزانی کند و به اندازه‌ای که وینستون نیاز داشت؛ از او تعریف و تمجید نماید. وینستون آشکارا به خانم الیزابت عشق می‌ورزید و او را به مکان‌های مختلف دعوت می‌کرد و به مدرسه می‌برد و دست در دست با هم قدم می‌زدند و وینستون با اشتیاق، تمام مدرسه را به او نشان می‌داد و تمام طول خیابون را قدم‌زنان با او می‌پیمود، در حالی که دیگر بچه‌های مدرسه او را مسخره می‌کردند.
سال 1274، الیزابت اورست به بیماری سختی دچار شد و بر اثر همان بیماری نیز فوت کرد؛ اما قبل از آن چرچیل، که افسر جوانی بود؛ بر بالین وی شتافت و پس از فوت خانم الیزابت، مراسم کفن و دفن وی را آبرومندانه برگزار کرد و سنگ قبر مناسبی برای وی تهیه کرد. چرچیل در 1280 داستان بلندی به نام ساورولا نوشت و در آن خانم الیزابت را در قالب خدمت‌کار وفادار صاحب‌خانه به تصویر کشید و به او جانی دوباره بخشید.
چرچیل در اردیبهشت 1267 به مدرسه‌ی پسرانه‌ی «هَرو» در لندن فرستاده شد. راندولف چرچیل با این اندیشه که پسرش به اندازه‌ی کافی برای ورود به دانشگاه باهوش نیست؛ با مشاهده‌ی اشتیاق زایدالوصفی که چرچیل در حفظ، نگه‌داری و گسترش سربازهای عروسکی‌اش از خود نشان می‌داد، او را به کلاس‌های ارتش فرستاد که او را برای ورود به دانشکده‌ی افسری «سندهرست» آماده می‌کرد. وینستون چرچیل به لحاظ آموزشی فرد کودنی پنداشته می‌شد، اما در تاریخ، زبان انگلیسی و ادبیات و شیمی هوش خارق‌العاده‌ای داشت. از دستآوردهای تحصیلی وی در مدرسه‌ی هرو مقاله‌ی 1500 کلمه‌ای‌اش بود که در آن جنگ میان بریتانیا و روسیه را در آینده پیش‌بینی کرده بود. این در حالی بود که وی چهارده سال بیش نداشت و معلم ادبیات مدرسه «رابرت سامرول» به شدت تحت تأثیر نگارش و ادبیات چرچیل قرار گرفته بود...

فهرست

• چرچیل
• جوان‌ترین مرد اروپا 1253 - 1280
• پیمان‌شکن 1280 - 1290
• ناپلئون کوچک، 1291 - 1295
• مکتب چرچیل، 1294 - 1303
• قمار آبرو، برد و باخت، 1303 - 1318
• تولد قهرمان، 1318 - 1323
• صعود به عرش، 1323 - 1344