کتاب مثلها و قصههایشان (قصههای بهار)
- انتشارات : محراب قلم
- مترجم : مصطفی رحماندوست
- تگ : مثل ها و قصه هایشان
محصولات مرتبط
دربارهی کتاب مثلها و قصههایشان (قصههای بهار)
مثل در ادبیات ما جایگاه ویژهای دارد. هر مثلی به خودی خود تاریخ نهفتهای است که مردم امروز را به ریشههای فرهنگی گذشته پیوند میزند. مثلها بسیار ارزشمندند، زیرا عمری به درازی عمر انسان دارند. کتاب مثلها و قصههایشان (قصههای بهار) دربرگیرندهی 93 مثل است و چگونگی به وجود آمدن هر یک از آنها به صورت داستانی کوتاه و بسیار شیرین بیان شده؛ در واقع برای هر شب از ماههای بهار یک مثل بازگو شده است.
به عنوان مثال در داستان ضربالمثل "هر چیز که خوار آید، یک روز به کار آید" می خوانیم که؛ یک روز آدم فهمیده و دنیا دیده ای با پسرش قصد سفر دور و درازی را کردند؛ و چون وسیله ای نداشتند پیاده سفرشان را آغاز کردند. هنوز مسافت زیادی نرفته بودند که یک نعل اسب روی زمین دیدند. مرد به پسرش گفت نعل را بردار شاید به دردمان بخورد؛ اما پسر گفت ما که اسب نداریم این نعل به چه کارمان می آید و آن را بر نداشت.
پدر خم شد و آن را از روی زمین برداشت و چیزی هم به پسر نگفت. در مسیر به روستایی آباد رسیدند زمانی که پسر مشغول استراحت بود پیرمرد نعل را به نعلبند فروخت و با پولش مقداری گیلاس خرید و آن را در کوله بارش گذاشت. بعد از کمی استراحت آن ها به راهشان ادامه دادند در طول مسیر به علت گرمای زیاد هر چه آب همراه داشتند تمام شد و هر چه گشتند آبی پیدا نکردند . تا اینکه پسر از تشنگی دیگر قادر به حرکت نبود. به همین خاطر پدر دانه ای گیلاس از کوله بارش در آورد و روی زمین انداخت پسر از دیدن آن خوشحال شد، خم شد و آن را برداشت و خورد.
آب گیلاس و طعم شیرینش دهانش را کمی تر کرد و آن ها به راهشان ادامه دادند در طول مسیر پدر چند باری گیلاس روی زمین انداخت و پسر آن را برداشت و خورد و از پدر پرسید که این گیلاس ها را از کجا آورده است. پیرمرد پاسخ این سوال را به زمانی که به مقصد رسیدند موکول کرد. پس از پایان راه پسر دوباره ماجرای گیلاس را جویا شد. پیرمرد گفت من این گیلاس ها را از فروش همان نعل اسبی که تو یک بار برای برداشتنش خم نشدی تهیه کردم در حالی که برای برداشتن گیلاس ها 7 بار خم شدی. حالا حتما فهمیده ای که هر چیز که خوار آید، یک روز به کار آید. این مثل زمانی که کسی به چیز کم ارزشی بر می خورد که ممکن است روزی به دردش بخورد استفاده می شود.
مجموعه ی هر شب یک قصه دربرگیرنده ی چهار جلد کتاب می باشد و هر کتاب مختص یکی از فصل های سال است. داستان های کوتاه روایت شده در این مجموعه نه تنها سرگرم کنندهاند بلکه همگی پندآموز نیز هستند. هر چند که داستان ها برای کودکان و نوجوانان روایت شده اما به قدری جالب و شنیدنیاند که خواندن آن ها برای همه ی گروه های سنی جذاب و دلنشین است.
کتاب قصههای بهار از مجموعهی مثلها و قصههایشان، به قلم مصطفی رحماندوست و تصویرگری رودابه خائف توسط انتشارات محراب قلم به چاپ رسیده است.
- هر شب یک قصه
- نویسنده: مصطفی رحماندوست
- تصویرگر: رودابه خائف
- انتشارات: محراب قلم
مشخصات
- نویسنده مصطفی رحماندوست
- مترجم مصطفی رحماندوست
- نوع جلد جلد نرم
- قطع وزیری
- نوبت چاپ 11
- تعداد صفحه 110
- تصویرگر رودابه خائف
- انتشارات محراب قلم
نظرات کاربران درباره کتاب مثلها و قصههایشان (قصههای بهار)
دیدگاه کاربران