کتاب فرانکلین دروغ می گوید

کتاب فرانکلین دروغ می گوید نوشته ی پالت بورژوا و ترجمه ی شهره هاشمی با تصویرگری برندا کلارک توسط انتشارات آبادیران به چاپ رسیده است.

دوستانش گفته بود که می تواند این کار را انجام دهد.دوستان او هر کدام یک توانایی بخصوصی را در انجام کاری داشتند. فرانکلین که نمی توانست هیچ کدام از آن کارها را انجام دهد، تصمیم گرفت این دروغ را به آن ها بگوید ولی چون از انجام این کار بر نمی آمد، خیلی مضطرب و نگران بود. او تمام سعی خود را کرد تا بتواند راه حلی برای این موضوع پیدا کند، اما نتوانست. تا زمانی تصمیم گرفت...

شخصیت اصلی این مجموعه لاک پشت کوچولویی است به نام " فرانکلین " که با مسائل، دردسرها و دغدغه هایی رو به رو می شود که ممکن است برای هر کدام از کودکان نیز اتفاق بیفتد. کودک شما با مطالعه ی داستان های " فرانکلین " با مشکلات او آشنا و با آن همراه می شود و در پایان هر داستان آموخته که در شرایط مختلف چگونه بر مشکلات خود غلبه کند و تصمیم درست را بگیرد. مجموعه داستان های این کتاب به 38 زبان ترجمه شده و دارنده ی لوح سپاس از ششمین جشنواره ی کتاب های آموزشی رشد می باشد. نکات آموزنده ی این کتاب در قالب متن داستان پنهان شده و ظاهر نصیحت گونه و کسالت آور به خود نگرفته است و جنبه ی شاد و سرگرم کننده دارد.

از دیگر جلد های دیگر این مجموعه می توان به: فرانکلین نا مرتب است، فرانکلین در صحنه، پتوی فرانکلین، فرانکلین به مدرسه می رود، عجله کن فرانکلین، فرانکلین دروغ می گوید، فرانکلین فوتبال بازی می کند، دوست جدید فرانکلین، فرانکلین یک دوربین عکاسی پیدا می کند، فرانکلین با بچه های مدرسه به اردو می رود، فرانکلین رئیس می شود، فرانکلین یک کیسه خواب دارد، فرانکلین و روز دوستی، فرانکلین دوچرخه سواری می کند، فرانکلین در تاریکی، فرانکلین و دندان شیری، فرانکلین و رعد و برق، فرانکلین یک حیوان خانگی می خواهد، فرانکلین و هدیه ی سال نو، فرانکلین گم می شود، فرانکلین به همراه دوستانش به موزه می رود، باشگاه سری فرانکلین، خواهر کوچولوی فرانکلین، فرانکلین به بیمارستان می رود، فرانکلین و جشن هالووین، محله فرانکلین، فرانکلین می گوید دوستت دارم، فرانکلین و روز شکر گذاری، فرانکلین و خواهرش هریت و یک روز بد برای فرانکلین را نام برد.

 

برشی از متن کتاب

فرانکلین نمی توانست از درخت بالا برود. نمی توانست چوب درخت را بجود و نمی توانست پرواز کند. تازه تمام کارهایی را که هم می توانست انجام بدهد از یاد برده بود. ولی به دروغ به دوست هایش گفت: من می توانم در یک چشم به هم زدن هفتاد و شش مگس را بخورم. دوست هایش با تعجب به او نگاه کردند. فرانکلین گفت: باور نمی کنید! خودتان ببینید. فرانکلین زبانش را بیرون آورد. دو، سه، شش تا مگس خورد. این جا، آن جا، همه جا را گشت ولی مگسی پیدا نکرد. بعد گفت: این جا تنها شش مگس بود. ولی من هفتاد تای دیگر را هم می توانم یک جا بخورم. سگ آبی گفت: اگر راست می گویی، به ما نشان بده! فرانکلین اخم کرد. هفتاد مگس را از کجا باید پیدا می کرد. حالا او دنبال راه چاره ای می گشت. فرانکلین سر میز شام نمی توانست غذا بخورد. مادرش از او پرسید: چیزی شده؟ فرانکلین گفت: من نمی توانم هفتاد و شش مگس را در یک چشم به هم زدن بخورم. پدر گفت: من هم نمی توانم این کار را بکنم. مادر گفت: من هم همین طور. فرانکلین با ناراحتی گفت: شما لازم نیست این کار را بکنید. ولی من باید بتوانم. بعد تمام ماجرا را برای پدر و مادرش تعریف کرد. مادر سری تکان داد و پدرش گفت: که این طور! مادر گفت: راستی راستی خیالاتی شده ای. روز بعد دوست های فرانکلین منتظر او بودند. سگ آبی چیز غیر منتظره ای برای او آورده بود؛ یک شیشه پر از مگس. فرانکلین که یک شال پشمی دور گردنش پیچیده بود، با ناله گفت: من نمی توانم چیزی بخورم، گلویم درد می کند. دوست هایش خندیدند. فرانکلین بد جوری گیر افتاده بود. از ناراحتی خواب و خوراک نداشت. دیگر فکرش کار نمی کرد. از این که به دوست هایش دروغ گفته بود خجالت می کشید. از پدرش پرسید: می توانم با تمرین کردن هفتاد و شش مگس را در یک چشم برهم زدن بخورم؟...

نویسنده

" پالت بورژوا " یک نویسنده کانادایی است. او ایده هایش را در خلق داستان های فرانکلین از خاطرات کودکی خود و شنیده ها و خوانده هایش از کتاب ها، روزنامه ها و مجلات الهام گرفته است. او کتاب های دیگری را هم برای کودکان نوشته که جوایزی را از آن او کرده است. او کتابی هم به سفارش انجمن کانادایی درمانگران شغلی برای معرفی این شغل به کودکان نوشته است. او هم چنین کتاب هایی آموزشی با شخصیت " فرانکلین " خلق کرده است که مهارت های خواندن، نوشتن و ریاضی را به کودکان آموزش می دهد.

• دارنده ی لوح سپاس از ششمین جشنواره ی کتاب های آموزشی رشد
• نویسنده: پالت بورژوا
• مترجم: شهره هاشمی
• انتشارات: آبادیران