loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب قصه ی آقای تاد

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب قصه ی آقای تاد، اثر بئاتریکس پاتر و ترجمه ی علیرضا اسماعیل پور از نشر ماهی به چاپ رسیده است.

این اثر در قالب داستان کوتاه برای کودکان نوشته شده است. آقای تاد نام روباهی است که در بیشه زاری زندگی می کند و چند خانه ی مختلف دارد. او یک مزاحم و دشمن همیشگی به نام تامی گورکن دارد که همیشه در نبود روباه خانه های او را اشغال و در آن ها زندگی می کند. یک روز گورکن به خانه ی بنجامین خرگوش و همسرش فلاپسی رسید. آن ها به تازگی صاحب یک هفت قلو شده بودند. در آن روز آن ها برای کاری از خانه خارج شده بودند و آقای بانسر که با پسر و عروسش زندگی می کرد مراقبت از بچه ها را بر عهده گرفته بود. تامی گورکن که علاقه ی شدیدی  به خوردن بچه خرگوش داشت با کشیدن نقشه ای خود را به آقای بانسر پیر رساند و پس از آن که او را با خوراکی مسموم و خواب آلود کرد بچه  خرگوش ها را درون کیسه ای گذاشت و از آن جا فرار کرد. وقتی بنجامین و همسرش به لانه برگشتند، متوجه این حادثه شدند. بنجامین برای پیدا کردن بچه هایش رد گورکن را دنبال کرد و در راه به پسر عمه اش پیتر خرگوشه رسید. این دو برای پیدا کردن بچه خرگوش ها مجبور می شوند که با آقای تاد که دشمن درجه یک خرگوش ها محسوب می شود، صحبت کنند. آقای تاد با وجود این که دشمن خرگوش هاست اما از آن جا که فرصت خوبی است تا بتواند انتقامش را از گورکن بگیرد موافقت می کند تا به آن ها کمک کند و ... . تصاویر کتاب را نویسنده ی آن بئاتریکس پاتر به زیبایی به تصویر کشیده است و این اثر برای گروه سنی ب و ج مناسب می باشد.

 


برشی از متن کتاب


بنجامین خرگوشه فوراً دنبال تامی گور کنه راه افتاد. تعقیب کردن گورکن آن قدرها هم کار سختی نبود. تامی به آرامی در راه پر پیچ و خم وسط جنگل قدم برمی داشت و رد پاهایش را روی زمین به جا می گذاشت. یک جا ایستاده و خزه ها و شبدر های جنگلی را از ریشه کنده بود و جایی دیگر سوراخ عمیقی در زمین حفر کرده و برای گرفتن موش های کور تله کار گذاشته بود. جوی باریکی راه را قطع می کرد. بنجامین به راحتی و بی این که پاهایش را خیس کند، از روی آن پرید؛ جای قدم های سنگین گورکن کاملاً در گِل مشخص بود. راه به جایی از بیشه زار می رسید که دیگر درختی دیده نمی شد. کنده های پوشیده از برگ های بلوط اینجا و آنجا افتاده بود و زمین غرق در گل های سنبل بود. اما بویی که بنجامین را به ایستادن واداشت، بوی گل ها نبود! کلبه ی چوبی آقای تاد را جلوی رویش می دید و صاحبخانه هم برای اولین بار در خانه بود. نه تنها بود روباه می آمد، بلکه از سطل شکسته ای که به جای دودکش روی سقف خانه گذاشته بود، دود بلند می شد. بنجامین روی پاهایش نشست و به کلبه زل زد. سبیل هایش سیخ ایستاده بود. داخل کلبه چوبی کسی بشقابی را انداخت و چیزی هم گفت. بنجامین پاهایش را به زمین کوبید و در رفت. تا آن طرف جنگل یک نفس دوید. ظاهراً تامی گورکنه هم از همین راه آمده بود. نشانه های گورکنی اش بالای دیوار هم به چشم می‌خورد و ردِ کیسه اش خار بوته ای را له کرده بود. بنجامین از دیوار وسط جنگل بالا رفت و وارد چمنزار شد. یک تله موش کور دیگر پیدا کرد که تازه کار گذاشته شده بود. هنوز هم رد پاهای گورکن را می دید. دیگر داشت غروب می شد. خرگوش های دیگر داشتند بیرون می آمدند تا در هوای دلپذیر غروب قدمی بزنند. یکی از آنها که کت آبی رنگ پوشیده بود، تک و تنها قدم می زد و حسابی مشغول چیدن قاصدک بود. بنجامین خرگوشه داد زد: «پسر عمه پیتر! پیتر خرگوشه، پیتر خرگوشه!» خرگوش کت آبی روی پاهایش نشسته و گوش هایش را تیز کرد...  

نویسنده


بئاتریکس پاتر در 28 جولای 1866 در لندن به دنیا آمد. او از دوران کودکی خود را با حیوانات زیادی که در خانه داشت سرگرم می کرد. او ساعت ها می نشست و این حیوانات را تماشا و از روی آن ها طراحی می کرد. این طراحی های ابتدایی رفته رفته پیشرفت کردند و بهتر و بهتر شدند. هر تابستان پدر خانواده، خانه ای را در اسکاتلند یا دریاچه دیستریکت در انگلستان اجاره می کرد و کل تابستان را به همراه خانواده در این خانه ویلایی سپری می کردند. به احتمال قوی علاقه شدید بئاتریکس به طبیعت، گل ها و گیاهان و به ویژه منطقه زیبای دریاچه دیستریکت که در شمال شرق انگلستان واقع است، از همین زمان شکل گرفته باشد. زمانی که بئاتریکس پاتر 27 ساله بود در یکی از همان تعطیلات تابستانی خانوادگی در اسکاتلند، داستانی در رابطه بچه خرگوشی شیطان را برای پسر 5 ساله مستخدم خود گفت. داستانی که پسرک آن را بسیار دوست داشت. این میل و اشتیاق، بئاتریکس را تشویق کرد تا داستان را به همراه تصاویر آبرنگی که برای آن ساخته بود به چاپ برساند. او کتاب را در سال 1901 آماده کرد اما در آن زمان هیچ ناشری حاضر به چاپ آن نشد. در اکتبر 1902 انتشارات فردریک وارن و همکاران حاضر به چاپ کتاب داستان پیتر خرگوش در 8000 نسخه و در قطع کوچک شد. کتاب به همراه تصاویر زیبا و رنگی پاتر به چاپ رسید و بسیار مورد اقبال عمومی قرار گرفت به گونه ای که تا پایان همان سال 28000 نسخه از کتاب به چاپ و فروش رسید. پاتر کتاب بعدی خود با نام ماجرای نوتکین سنجاب را در سال 1903 با همان شیوه کتاب قبلی به چاپ رساند. فروش بالای کتاب ها بئاتریکس را از نظر مالی به خانواده اش بی نیاز ساخت. او در سال 1905 خانه ای ویلایی در روستایی در نزدیکی دریاچه مورد علاقه اش (دریاچه دیستریکت) خرید و مزرعه ای کوچک برای خود به راه انداخت که حضور آن را در بسیاری از کتاب های تصویری او می توان دید. پاتر به دلیل این که می دید این منطقه طبیعی زیبا به وسیله خانه سازان در معرض خطر نابودی قرار دارد، با درآمد خود که از فروش کتاب هایش به دست می آورد و هم چنین ارثیه خانوادگی اش، تا می توانست سعی کرد زمین ها و مزرعه های اطراف دریاچه را خریداری کند. این کار او تا حد زیادی جلوی ساخت و ساز در منطقه را گرفت و سبب محبوبیت بئاتریکس در میان روستاییان شد. او در مجموع 23 کتاب برای کودکان نوشت و با تصاویر آبرنگی به چاپ رساند. او نوشتن را در سال 1920 به دلیل ضعف بینایی کم کرد و در 22 دسامبر 1943 در کسل کوتیج از دنیا رفت. پاتر و همسرش چون فرزندی نداشتند بنابراین پس از مرگشان تمامی اموال خود را به سازمان ملی حراست از مراکز تاریخی-طبیعی بخشیدند. اموال آنان اکنون بخش بزرگی از حیات وحش دریاچه دیستریکت را تشکیل داده است و جلوی تغییر بافت طبیعی این منطقه را گرفته است.

نویسنده و تصویرگر: بئاتریکس پاتر مترجم: علیرضا اسماعیل پور انتشارات: ماهی

درباره بئاتریکس پاتر نویسنده کتاب کتاب قصه ی آقای تاد


نظرات کاربران درباره کتاب قصه ی آقای تاد


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب قصه ی آقای تاد" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل