«هاینریش تئودور بل» (متولد 21 دسامبر 1917 و در گذشته 16 ژوئیه 1985) نویسندهی اهل آلمان، دارنده جایزه نوبل ادبی است. هاینریش بل بعد از فارغالتحصیلی از دبیرستان زمان زیادی را در جنگ جهانی دوم به سر برد که همین موضوع بر روی آثارش تاثیر زیادی گذاشت و مضمون بیشتر کتابهایش در حوزه جنگ جهانی دوم است که در واقع هر کدام به عنوان یک رمان خارجی پرطرفدار در ایران شناخته میشوند.
بیوگرافی هاینریش بل از شهر «کلن» آلمان آغاز میگردد؛ جایی که او در یک خانواده کاتولیک به دنیا آمد. او از نویسندگان مهم بعد از جنگ است که دخالتهای شجاعانه و غیرقابل انطباقش بر فرهنگ سیاسی آلمان تاثیر زیادی گذاشت. هاینریش بل با حمایت از همکاران تحت تعقیبش و همچنین فعالان حقوق مدنی و زندانیان سیاسی پایش را از مرزهای ایدئولوژیک فراتر گذاشت. کتابها و مقالات او 40 سال اول دموکراسی آلمان را به دنبال دیکتاتوری نازی به تصویر میکشد. در ادامه، زندگینامه هاینریش بل را مطابق با مقاطع سنی مختلف او شرح میدهیم تا یک هنرمند روشنفکر را به درستی و در خور شخصیتش معرفی کنیم.
کودکی هاینریش بل بین دو جنگ جهانی اول و دوم سپری گردید. او ششمین فرزند «ویکتور بل»، منبت کار و کابینتساز آلمانی، بود؛ تولد او در اوج گرسنگی و بدترین اتفاقات زمان جنگ اتفاق افتاد. به خاطر اوضاع نامناسب سیاسی خانوادهاش در سال 1921 به منطقه دور افتاده به نام «رادربرگ» نقل مکان کردند. هاینریش بل مقطع ابتدایی خود را در مدرسه «رادرال» میگذارند و بعد از آن برای یادگیری گرامر کلاسیک در یک مدرسه دستور زبان کلاسیک در شهر کلن شرکت میکند.
در سال 1929 آلمان دستخوش اتفاقات سیاسی و اقتصادی قرار گرفت تا جایی که بسیاری از بانکها ورشکست شدند، ویکتور بل هم که در یکی از همین بانکها سرمایهگذاری کرده بود، مجبور شد خانه خود را در رادربرگ بفروشد و مجددا به همان قسمت جنوبی شهر کلن بازگردد. بنابراین دوران نوجوانی هاینریش بل با تب و تاب زیادی از مشکلات سیاسی و اقتصادی همراه بود که البته با نقل مکان آنها وضعیت بهتر که نشد هیچ، وخیمتر نیز شد؛ چون کشور در شرف جنگ جهانی دوم و تحولات سیاسی قرار داشت و وضعیت اقتصادی و سیاسی دچار بحرانهای شدید بودند. در 30 ژانویه 1933 «آدولف هیتلر» به عنوان صدراعظم منصوب شد که به دنبال آن وحشت در کلن گسترش یافت. نسخههای دستی هاینریش بل حاکی از آن است که در این دوران در خانوادهاش بحثهای سیاسی زیادی به وجود آمده و مادرش بیش از سایر اعضای خانواده نسبت به جنگ ناامید و غمگین بوده است. بل از همان دوران نوجوانی یعنی از سال 1936 نوشتن داستانهای کوتاه و شعر را آغاز میکند. دوران نوجوانی هاینریش بل با کار و تحصیل درآمیخته بود؛ او مدتی هم برای بدست آوردن مخارج تحصیلش در یک کتابفروشی ریاضی و آمار کار میکند و در سال 1937 از دبیرستان فارغالتحصیل میشود، اما طولی نمیکشد که جنگ جهانی دوم آغاز میگردد.
دوران جوانی هاینریش بل نیز در بحبوحه جنگ میگذرد. هاینریش بل در سال 1939 در دانشگاه کلن ثبتنام میکند، اما در پاییز همان سال با آغاز جنگ جهانی دوم به خدمت سربازی فراخوانده میشود. ابتدا در یک اردوگاه آموزشی ارتش در «اوسنابروک» مستقر شد، سپس در سالهای متمادی بین 1939 تا 1945 ابتدا برای آلمان و سپس در جبهههای مختلف از جمله لهستان، فرانسه و روسیه علیه آلمان نازی جنگید. در طول سالهای جنگ تا جایی که توانست نامههای زیادی را به خانواده و نامزدش، «آن ماری»، ارسال کرد. اما در سال 1944 مادرش در اثر حمله قلبی حاصل از یک حمله هوایی جان خود را از دست داد. هاینریش بل هیچگاه دوست نداشت به درجه افسری برسد، زیرا از جنگ و خونریزی بیزار بود و بعد از دوران خدمت اجباری سربازی تقاضای مرخصی تحصیلی کرد، اما با هیچکدام موافقت نشد. در طول جنگ چهار بار زخمی شد و مدتی را با همسرش در مخفیگاهی در شهر «راینلند» زندگی کرد، اما از ترس مجازات دادگاه نظامی دوباره در فوریه سال 1945 به ارتش ملحق شد و این بار توسط نیروهای آمریکایی اسیر شد؛ کریستف، پسر هاینریش بل در همین سال به دنیا آمد اما در نهایت در اثر بیماری درگذشت.
عشق زندگی هاینریش بل در طول زنی به نام آن ماری بود که در اواخر دهه سی میلادی با او آشنا شد . ازدواج هاینریش بل در سال 1942 اتفاق میافتد. در طول جنگ همیشه به یاد و خاطرهاش نامه نوشت. آن ماری عشق اول و آخر هاینریش بل بود و تا آخر عمر با یکدیگر زندگی عاشقانهای را داشتند که حاصل این عشق چهار فرزند پسر بود. در ضمن او و همسرش در سال 1976 خروجشان را از کلیسای کاتولیک علنا اعلام کردند، بدون اینکه از ایمان و اعتقادشان نسبت به خداوند یکتا کاسته شود. [caption id="attachment_278202" align="aligncenter" width="600"] هاینریش بل در کنار همسر و فرزندانش[/caption]
دوران تحصیل هاینریش بل و رفتنش به دانشگاه به خاطر جنگ با وقفهای طولانی مدت همراه بود. بل بعد از جنگ دوباره در دانشگاه کلن ثبت نام میکند و در رشته زبان و ادبیات آلمانی فارغالتحصیل میشود. او در خانه نیمه ویرانه پدرش به همراه همسرش آن ماری زندگی را میگذراند و مدتی برای گذارن امرار معاش در نجاری برادرش آلوئیس کار میکند و آن ماری هم برای پرداخت هزینههای زندگی در یک مدرسه متوسطه شروع به تدریس میکند. در همان سالهای اولیه بعد از جنگ بود که بل به طور منظم نویسندگی را همراه با تحصیلش شروع کرد. به طور کلی دوران تحصیل هاینریش بل چه قبل از جنگ و چه بعد از جنگ با موجی از سختیها و گرفتاریهای زیادی همراه بود.
اولین آثار ادبی هاینریش بل شامل رمانهای به نام صلیبی بدون عشق و فرشته خاموش بود که در دوران زندگیاش هیچگاه منتشر نشدند، اما بعد از مرگش در سال 1992 هر دو به چاپ رسیدند. همچنین داستانهای کوتاه، مقالهها، شعرها و نمایشنامههای جسته و گریخته زیادی نوشت که همه مربوط به دوران اشغال نازیها، جنگ و دوران پس از جنگ بود که البته بسیاری از آنها به چاپ نرسیدند. سال 1947 سال خوشیمنی برای بل و همسرش بود. در این سال او داستان کوتاه خود را به روزنامهها و مجلات متعددی ارسال کرد و بلاخره داستانش با نام قطار به موقع رسید منتشر شد. آغاز فعالیت ادبی هاینریش بل به طور رسمی با انتشار همین داستان کوتاه بود. داستان در مورد سربازی به نام «آندراس» است که سوار قطار میشود تا به جبهه جنگ برود، اما از جنگ میترسد. این داستان کوتاه نام هاینریش بل را به عنوان نویسندهای ضد جنگ بر سر زبانها انداخت. همچنین در همین سال پسرش، «رنه»، متولد شد که موجب شادی و شعف زیادی برای بل و آن ماری بعد از دوران جنگ شد. درآمد حاصل از نوشتن و چاپ داستانهای کوتاه کمتر از هزینههای زندگی بود، بنابراین بل تصمیم گرفت به عنوان کارمند در رادیو مشغول به کار شود و مدتی نوشتن را رها کند. بلاخره در کنار کار رادیو به عنوان کارمند سرشماری هم برای شهر کلن شروع به کار کرد و در کنارش تواسنت داستان کوتاه غریبه، سخنی با اسپارتیها را بنویسد و آن را منتشر کند. انتشار داستانهای کوتاه متعدد و پرفروش بودن هر یک از آنها نام او را بر سر زبانها انداخت و بالاخره در سال 1951 به مهمترین گردهمایی آلمان غربی با نام گروه 47 دعوت شد و جایزه مهم این گردهمایی را برای داستان کوتاه گوسفندان سیاه به دست آورد. البته در همین سال رمان ای آدم کجایی؟ به انتشار میرسد.
مرگ هاینریش بل به صورت ناگهانی اتفاق نیفتاد، او مدتها در اثر بیماریهایی چون «هپاتیت» و «دیابت» بارها راهی بیمارستان شد و جراحیهای متعددی انجام داد. بل بعد از دورهای طولانی حاصل از رنج بیماریهای متعدد مجبور شد، در اوایل جولای سال 1985 مجددا جراحی کند. او بعد از این جراحی در 15 ژوئیه از بیمارستان مرخص شد و به خانه بازگشت و در روز 16 ژوئیه 1985 درون خانهاش در شهر «لانکنبرویچ» دار فانی را وداع گفت. پیکر هنرمند آلمانی در روز 19 ژوئیه در قبرستان «بورنهایم – مرتن» نزدیک شهر کلن به خاک سپرده شد. با مرگ هاینریش بل آثار او نه تنها فراموش نشدند، بلکه بیش از پیش مورد احترام و جایگاه ویژه قرار گرفتند. [caption id="attachment_278204" align="aligncenter" width="400"] تندیسی از هاینریش بل[/caption]
مطالعهی بیشتر: آثار و زندگینامه ویلیام شکسپیر
شاید بتوان گفت که میزان شهرت هاینریش بل در دوران زندگیاش از بتدای دهه 50 میلادی آغاز گردید و این محبوبیت در سالهای پس از مرگش رو به فزونی رفت. در سال 1953 رمان حتی یک کلمه هم نگفت منتشر شد و با انتقادهای مثبتی همراه بود که برایش جوایز و افتخارات زیادی به همراه داشت. بل توانست در منطقه دیگر از شهر کلن خانهای بخرد و با خانوادهاش به آنجا نقل مکان کند و در سال 1954 رمان خانهای بدون نگهبان را به اتمام برساند. همچنین یکی از مهمترین رمانهایش را به نام نان سالهای جوانی به پایان رساند و استقبال خوبی از انتشار این رمان به عمل آمد. یکی از مهمترین سخنرانیهای عمومی هاینریش بل در سال 1956 در هفته برادری انجام شد که توسط انجمنهای همکاری یهودیان و مسیحیان ترتیب داده شده بود. در اواخر دهه 50 میلادی بهترین آثار هاینریش بل به نامهای یادداشتهای روزانه ایرلند و بیلیارد در ساعت نه و نیم به چاپ رسیدند که بر اساس کتاب یادداشتهای روزانه ایرلندی یک سریال برای تلویزیون آلمان تهیه شد که میزان شهرت هاینریش بل را بیش از گذشته بالا برد.
سبک نگارش هاینریش بل ساده و بیآلایش است، چون او برای قشر خاصی نمینوشت بلکه در نظر او همه مردمان مخاطب او بودند که باید به نظر همه احترام میگذاشت. به طور کلی نثری که هاینریش بل برای تمامی آثارش انتخاب میکرد، نثری ساده و موجز بود که در عین سادگی تاثیر خود را به درستی بر مخاطب عام و خاص میگذاشت. البته برخی از نویسندگان و منتقدان هم سبک نگارش هاینریش بل را نگاهی اعتراضآمیز به آثار کلاسیک گذشته بر شمردهاند که تنها عدهای خاص از پس فهم و درک آنها بر میآمدند. مجموعه داستانهای کوتاه و همچنین رمانهایش با نثری آمیخته از پوچی و بیمعنای زندگی مردم است که بخش اعظم آن برگرفته از جنگ و وقایع بعد از آن است. سبک نگارش هاینریش بل برگرفته از لغات و جملات بدون تکلف و عامیانه است که هر مخاطبی را با هر سلیقهای به سمت خود میکشاند.
آثار هاینریش بل شامل مقالات، داستانهای کوتاه، رمان و داستانهای بلند متعدد است که لیست کتابهایش به شرح زیر میباشد:
لیست کتابهای هاینرش بل شامل دو کتاب دیگری است که در زمره داستانهای کوتاه او قرار میگیرند. از جمله:
این دو داستان کوتاه از دوران اولیه پس از جنگ میباشند که در آن زمان موفق به چاپ آنها نشد، اما بعد از مرگش یعنی در سال 1992 هر دو به چاپ رسیدند.
در بین آثار برجسته هاینرش بل کتابهای فاخر و با ارزش زیادی مورد توجه همگان در سراسر دنیا قرار گرفت که برخی از آنها در کشور ایران طرفداران زیادی دارد. شاید دلیل این محبوبیت به این خاطر این است که بسیاری از آثارش شباهت زیادی به زندگی بعد از جنگ در ایران دارد و نگاه فلسفی به مسائل زندگی بخش دیگری از محبوبیت او در ایران و سایر نقاط دنیا است. برخی از آثار برجسته هاینریش بل عبارتند از:
کتاب عقاید یک دلقک در مورد دلقکی به نام «هانس» است که همسرش «ماری» او را به علل مذهبی ترک کرده و با یک شخصی دارای مذهب کاتولیک با نفوذ سیاسی پرقدرت وارد رابطه میشود و با او ازدواج میکند. هانس با ترک ماری دچار افسردگی و سردردهای شدید میشود که به ناچار به مشروب روی میآورد. در ادامه هانس از «بوخوم» به زادگاهش «بن» باز میگردد و از فرط ناچاری و فقر در ایستگاه راه آهن به نواختن گیتار میپردازد. در بحبوحه همین اوضاع به صورت نامنظم برای خواننده مشخص میکند که چه اتفاقاتی تا به الان افتاده است که وضعیت او اینچنین است.
کتاب قطار به موقع رسید نخستین اثر منتشر شده از نویسنده پرآوازه آلمانی است که در مورد سرباز آلمانی به نام آندریاس است. او عازم یک جنگ خونین از فرانسه به لهستان است. تمرکز اصلی داستان بر روی تجربه خونین سربازان و تاثیرات جنگ بر تکتک آنهاست. سرنوشت تراژیک شخصیتهای داستان نسبت به مرگ اجتنابناپذیر است، مسیری که تنها با مرگ به اتمام میرسد.
یکی از برجستهترین آثار هاینریش بل کتاب سیمای زنی در میان جمع است. کتابی که به تندی نظام سرمایهداری و سیستم کمونیستی را نقد میکند. کتاب سیمای زنی در میان جمع هم در ایالات متحده و هم در شوروی مورد استقبال قرار گرفت. اما در شوروی با سانسورهایی چاپی همراه شد. داستان از 48 سالگی شخصیت اصلی آغاز میشود، اما در طول مسیر فلاش بکهایی به گذشته دارد و بعد از آن با تغییر لحن داستان به سراغ زندگی حال و آینده شخصیت سفر میکند.
کتاب نان سالهای جوانی در مورد روزگار بعد از جنگ است، از زبان پسری 16 ساله که برای رفع امورات زندگیاش به تعمیر ماشین لباسشویی روی میآورد. شخصیتی که به لحاظ روحی و جسمی گرسنه است و مخاطب با فراز و نشیبهای زندگی او همراه میشود. داستان از یک دوشنبه روزی آغاز میشود که این دوشنبه در پایان داستان کاملا به اتمام نمیرسد و هنوز چند ساعتی از آن باقی مانده است.در واقع داستان برگرفته از تجربیات خود هاینریش بل در دوران بعد از جنگ جهانی دوم است.
از نظر خوانندگان کتاب عقاید یک دلقک از نشر چشمه بهترین کتاب هاینریش بل است. شاید به این دلیل که در آن از وقایع جنگ و یا اتفاقات بعد از جنگ حرف به میان میآید که درد بسیاری از مردم جهان است که از بلای خانمان سوزی چون جنگ لطمههای زیادی خوردند. ترجمه کتابهای هاینریش بل در کشور ایران توسط مترجمان متبحّری انجام شده است. از آنجایی که رمان عقاید یک دلقک از زبان اول شخص است و ترجمه اینگونه متون نیاز به دقت و شناخت کافی از زبان نویسنده دارد، «سارنگ ملکوتی» به خوبی و به وضوح ترجمه این کتاب را انجام داده است. یکی دیگر از ترجمههای این کتاب توسط «محمد اسماعیلزاده» از «نشر چشمه» انجام شده است که در این ترجمه هم به خوبی معرفی شخصیت اصلی و عدم درک نشدنش توسط اطرافیانش برای مخاطب ارائه شده است.
ادبیات آلمان دارای نویسندگان مطرحی است که نه تنها در کشور خود بلکه در ایران و سایر نقاط جهان دارای محبوبیت زیادی هستند. آثار بل بارها و بارها توسط مترجمان و ناشران زیادی ترجمه و بازنشر شده است. در واقع ترجمه کتابهای هاینریش بل و چاپ آنها در کشورهای مختلف از مرز میلیونی هم گذشته است. در زیر به برخی ترجمههای روان و منسجم از آثار بل اشاره میکنیم:
جوایز و افتخارات هاینریش بل چه در مقام فعال ادبی و چه در جایگاه نویسنده متعهد سیاسی به شکل تحسنبرانگیزی زیاد است. بل در طول دوران زندگی هنری خود جوایز متعددی را دریافت کرد.
نظر بسیاری از نویسندگان یا منتقدان هم عصر او و یا بعد از او حتی با توجه به شناخت کافی نسبت به آثارش باز هم با اندکی درنگ و تردید همراه است. اما پروفسور «رابرت کونار»، محققی که بر آثار بل تمرکز دارد، در مورد دستاوردهای ادبی او اینگونه مینویسد:
نیروی محرکهای که در آثار بل وجود دارد، به خودی خود یک نوع چالش جهت بدست آوردن نوعی کنترل زیباشناسانه بر تجربه زندگی تلخ حاصل از حاکمیت نازیها، کمونیستها و بورژواها و به طور کلی ناکارآمدی حکومت دموکراتیک آلمان غربی است.
همچنین نظر نویسندگانی که با درنگ در مورد میراث ادبی بل انتقاد میکنند و معتقدد احساسگرایی و یا آرمانگرایی در آثار او حکمفرماست، را تصحیح میکند که:
آرمانگرایی هیچگونه لطمهای بر محبوبیت هاینریش بل نزد مخاطبان نداشته است.
خواندن آثار نویسندگان معاصر برای هر فردی که عاشق مطالعه است و خود را کتابخوان میداند، بسیار ضروری است. نه تنها افراد کتابخوان بلکه سایر افراد هم برای آگاهی از اتفاقاتی که در گذشته افتاده و تاثیر زیادی بر زندگی مردم آن زمانه داشته است، نباید بیاطلاع بمانند. آگاهی نسبت به گذشته چراغ روشنی برای آینده خواهد بود. مخصوصا آثار هاینریش بل کسی که خودش در جبهههای جنگ حضور داشته است و صدمات بعد از جنگ را با تمام وجودش احساس کرده است و یک شاهد عینی از روزگاران سختی است که شاید بیشتر ما در عمر خود ندیده باشیم. از همه مهمتر او دارنده جایزه نوبل ادبیات است که میتواند دلیل قانعکنندهای در مورد مطالعه آثار او باشد. مضمون بیشتر آثارش آمیخته با مسائل سیاسی و اقتصادی به همراه زندگی روزمره مردم است که موجب شده است، مخاطبان زیادی را با خود همراه کند که در روشنفکری اقشار مختلف جامعه بیتاثیر نخواهد بود.
همانطور که گفته شد آثار مهمی از هاینریش بل موفق به کسب جوایز متعددی شدهاند که خالی از لطف نیست اگر آثار مهمش را در برنامه مطالعه خود قرار دهیم. بنابراین میتوانید از سایت کتابانه به خلاصهای از بیوگرافی هاینریش بل دست یابید و برای خرید بهترین کتابهای وی یا خرید هر کتاب دیگری که به آن علاقهمندید، اقدام کنید.