کتاب ایلیاد و ادیسه، آثار هومر، شاعر حماسه سرای یونانی میباشند که احتمالا حدود هشتصد سال پیش از میلاد میزیسته است. درباره اهمیت این کتاب ها، همین نکته بس که هرآنچه که ما از تاریخ و افسانههای یونان میدانیم، از دل همین دو کتاب بیرون آمدهاند.
آثار هومر شناخته شده ترین آثار حماسی اروپا و ادبیات غرب هستند که به نوعی متر و معیار سنجش داستان های حماسی و اساطیری نیز شدند. هومر با استفاده از ربالنوعها و انسانهای عادی به خلق آثاری دست زد که سالیان سال است اهالی ادبیات را به تحسین و تقدیر وا داششته است. در ادامه بیشتر به معرفی این آثار مهم ادبی میپردازیم.
داستان کتاب ایلیاد از داستان اودیسه معروفتر است و قصه آن به بدین شرح میباشد: «هلن»، همسر زیبای فرمانروای یونان، «منلاس»، به دست مردی به نام «پاریس» ربوده میشود. پاریس پسر پادشاه سرزمین «تروا» است و این کارِ او، خشم منلاس و برادرش، «آگاممنون»، را برمیانگیزد؛ پس آنها برای جنگ با تروا لشکرکشی میکنند. در حالی که تصرف تروا بسیار کار سختی است؛ چون دژها و دیوارهای محکم و بلندی برای دفاع از آن بنا شده است و همینطور، فرزند برومند فرمانروا، «هکتور»، به حفاظت از شهر گماشته شده و هر کسی، توانایی مقابله و جنگ با او را ندارد.
طبق افسانهای که هومر سروده است، لشکر یونان، ده سال تروا را محاصره کردند و در این سالها، «آشیل»، قهرمان افسانهای یونانیان که تمام بدنش، بجز پاشنه، فولادین بود، به دلیل اختلافات دیرینهای که با آگاممنون داشت، در جنگ شرکت نکرد؛ اما زره و سلاح خود را به پسرعمویش، «پاتروکل» داد تا به جنگ با ترواییها برود. سرانجام پاتروکل به دست هکتور کشته میشود و این مسئله خشم آشیل را برمیانگیزد. او تصمیم به صلح با آگاممنون میگیرد و برای انتقامجویی راهی کارزار نبرد میشود.
آشیل در این نبرد، هکتور را میکشد و جسد او را به یونان میبرد. کتاب ایلیاد این گونه به پایان میرسد: پادشاه تروا، پدر هکتور و پاریس، به یونان میرود و برای بازپس گرفتن جنازه فرزندش به آشیل التماس میکند؛ آشیل نیز پس از مکالمهای طولانی درخواست وی را میپذیرد و کتاب با توصیف سوزاندن جنازه هکتور در سرزمین تروا و عزاداری مردم به پایان میرسد.
تصرف شهر به دست یونانیان در کتاب روایت نمیشود چراکه پرواضح است بدون زنده بودن هکتور، هیچ دژ و دیواری برای محافظت از شهر کارآمد نخواهد بود و آن سپری که مردم و کاخ را در مقابل دشمنان محافظت میکرد، دیوارها و نگهبانان نبودهاند، بلکه قهرمان اساطیری تروا، هکتور بود...
هومر، در داستانی که در ایلیاد روایت میکند، هیچ ضدقهرمانی خلق نکرده است؛ همهی شخصیت های داستان، افرادی هستند که برای زندگی مبارزه میکنند و هر کدام برای این مبارزه دلیل موجهی دارند. آنها شرافت را به ترس و جاودانه شدن را به مرگ ارجح میدانند و طبق عرف و ارزش های جامعه خود زندگی میکنند. جامعهای که ارزش با مرد را با مبارزات و شجاعتش میسنجد و فرهنگ آن، اصطلاحاً «فرهنگ نام و ننگ» است.
در حقیقت هومر با سرودن مفاهیمی چون عزت، انتقام، شکوه، مرگ و جاودانگی و... ارثیهای را برای ادبیات و ادیبان پس از خود به جای گذاشت که نظیر آن در جهان، انگشت شمار است. جالب است بدانید که هومر گفته است در گذشتههای دور، خدایان، دخالت مستقیمتر و پررنگتری در زندگی آدمیان داشتهاند و همین مسئله مفهوم زندگی را روشنتر میکرد. در ایلیاد، خدایان نیز در کنار انسانها به جنگ میآیند؛ در نتیجه این داستان، علاوه بر جنگ میان آدمیان، جنگ میان خدایان و الههها نیز هست! جنگی که خواننده را تا پایان به دنبال خویش میکشاند تا بداند در این نبرد نفسگیر، کدام یک پیروز کارزار خواهد شد!
تعدد شخصیتها در کتاب ایلیاد و حضور ربالنوعها در کنار آنها، ممکن است احساس سردرگمی را در شما ایجاد کند؛ اما حتما پیش از شروع مطالعه این اثر فاخر، به مقدمه رجوع کنید تا از شر این احساس گیج شدن در امان بمانید. مترجمین معمولا در مقدمهی کتاب، توضیحات مفصلی درمورد اساطیر یونان میآورند تا پیچیدگیهای داستان را برای مخاطبان تسهیل کنند.
«ادیسه»، در بسیاری از گویش های دنیا، به معنای «آوارگی» است. این کتاب، ادامهی داستان ایلیاد میباشد که به شکلی متفاوت روایت شده است. در ادیسه، یکی از سران جنگ تروا، به نام «ادیسیوس» یا «آلیس»، که به گمان همگان، در جنگ کشت شده، قصد بازگشت به وطن میکند و تصمیم میگیرد زندگی خود را از دست غاصبان پس بگیرد. او از خدای دریاها، پوسایدون، راهی برای پیروزی میپرسد و پوسایدون به او میگوید تا اسبی چوبی بسازد و درون آن را خالی کند و افراد خود را در آن پنهان کرده و اسب را به عنوان پیشکشی برای شاه بفرستد.
پس از کشمکشهای بسیار، ادیسیوس موفق میشود تا اسب را وارد قلعه کند و به آنجا شبیخون بزند! این پیروزی ادیسیوس را مغرور میکند و این غرور پوسایدون را عصبانی نماید تا او را به سرگردانی در دریاها نفرین کند. ادیسه و یارانش مدتها در دریاها سرگردان میمانند تا سرانجام به غاری میرسند! آنها در غار استراحت میکنند، غافل از اینکه غار متعلق به غولی است که از قضا فرزند پوسایدون نیز میباشد!
غول به یاران ادیسه حمله میکند و پس از خوردن یکی از آنها، به خواب میرود؛ در خواب اودیسه چشمان غول را کور میکند و به همراه یارانش از غار میگریزد. او در مسیر به ربالنوع بادها میرسد و از او کیسهای باد میگیرد که میتواند او و یارانش را در عرض 9 روز به «ایکاتا»، زادگاه ادیسه، برساند؛ اما گویی پیروزی و کامروایی با سرنوشت اودیسه در تضاد است؛ چراکه در نزدیکی مقصد، یارانش به او خیانت میکنند و با فرض اینکه در کیسهی باد، طلا و جواهر پنهان است، مخفیانه در آن را میگشایند و همین کار طوفانی را میسازد که آنها را به جزیرهای ناشناخته در دریاها میکشاند.... با خرید کتاب ادیسه و مطالعه آن میتوانید از ادامهی داستان و جزئیات آن مطلع شوید. در سایت کتابانه، امکان سفارش کتاب اودیسه با ترجمه دلخواه فراهم است.
سرنوشت، خدایان و نقش آنها در زندگی بشر، انتقام و عشق به خانه، از جمله اصلیترین محورهای داستان کتاب ادیسه هستند که هر کدام در بخشهای مختلفی از داستان نمود مییابند. اگر به داستان های حماسی علاقه مندید، خرید کتاب های ایلیاد و ادیسه هومر را از دست ندهید.
شاهکارهای هومر توسط مترجمین بسیاری به فارسی برگردانده شدهاند که مشهورترین آنها، ترجمه استاد «سعید نفیسی» میباشد که توسط ناشران بسیاری مثل انتشارات پارمیس، انتشارات اساطیر، انتشارات بهزاد، انتشارات زوار و انتشارات علمی و فرهنگی به چاپ رسیده است. در ادامه به تعدادی از ترجمههای دیگر ایلیاد و ادیسه اشاره میکنیم:
بخش ایلیاد
شبیخون
هنوز سپیده ندمیده بود. سربازان خفته روی شن های سرد پراکنده بودند و برای واکنش سریع در برابر حمله ی احتمالی و ناگهانی ترویی ها، سلاح و سپر خود را آماده کنار دست شان گذاشته بودند.
آگاممنون همراه برادرش منلس در اردوگاه راه افتادند. آنان به نستر برخوردند، نستر سرگرم وارسی پست های نگهبانی بود تادر صورت حمله ی ناگهانی ترویی ها، غافلگیر نشوند. نستر که سربازی با تجربه بود، نیزه ای محکم با نوکی برنجی داشت و برای حفاظت خود از سرما، بالاپوشی ارغوانی به تن کرده بود.
آگاممنون نگرانی خود را درباره ی نبرد روز بعد به زبان آورد. او هم چنان معتقد بود که آنان باید با کشتی های شان آن جا را ترک کنند. هر سه مرد نزد افسران ارشد رفتند و آنان را از خواب بیدار کردند.
بخش اودیسه: رهایی اولیس زئوس به پیک خود هرمس دستور داد تا به دیدار کالیپسو ،پری دریایی برود. هرمس صندل های بالدار و زرین خود را به پا کرد. او که صندل هایش می توانست چون پرنده ای در هوا پرواز کند، عصای جادویی خود را که با آن مردم را خواب یا بیدار می کرد برداشت، مثل باد از سرزمین ها گذشت و در جزیره ی اوجی جیا فرود آمد. منظره ی بسیار باشکوهی بود. در بیشه زاران سپیدار و زبان گنجشک، پرندگان دریایی مدام اوج می گرفتند. دامنه ی تپه ها پوشیده از گل، چهار جویبار با آب زلال و بلورین خود زمین را آبیاری می کردند.
از غاری که کالیپسو درآن زندگی می کرد، بوی کنده های سدر و سرو کوهی تا دوردست ها می رفت. در کنار آتش سرکشی که به هوا شعله می کشید، پری دریایی زیبا با گیسوان بلندش نشسته بود و برای خودش آواز می خواند. هرمس با دیدن آن گوشه ی دنج و روح انگیز زمین، قلبش به تپش افتاد. اما وظیفه ای که سرورش به او محول کرده بود برخلاف میل هرمس، اجازه ی لذت بردن به او نمی داد. چه باید می کرد؟
شما همراهان کتابانه و علاقهمندان به ادبیات حماسی میتوانید کتاب ایلیاد و اودیسه هومر را با ترجمه اساتید برتر ایرانی، در سایت کتابانه سفارش دهید و در سریعترین زمان ممکن، درب منزل تحویل بگیرید.
ناشران مختلف با توجه به هزینههای متفاوتی که برای چاپ یک کتاب تقبل میکنند، قیمت های گوناگونی را برای کتاب های خود در نظر میگیرند. شما برای اطلاع از قیمت کتاب ایلیاد و اودیسه هومر یا سایر کتاب های اسطوره و افسانه، انواع کتاب های شعر خارجی و...، میتوانید عنوان آن را در سایت کتابانه، جستجو کنید و از قیمت و سایر مشخصات آن، نظیر قطع، نوع جلد، تعداد صفحات و... مطلع شوید.